Abstract:
یکی از اسلوبهای بیان که در قرآن فراوان به کار گرفته شده،تعریض است.امروزه تعریض یکی از اقسام کنایه شناخته میشود؛اما در گذشته در معانی دیگر و گاه مرادف با کنایه به کار رفته است و جایگاه نسبتا مهمی در تفسیر قرآن کریم دارد.تعریض به معنای غیر مستقیم و غیر صریح سخن گفتن است.در این مقاله تلاش شده است تحولات معنایی در این اصطلاح بررسی و نشان داده شود و ضمن بیان اهمیت و بلاغت آن،اقسام تعریض و جایگاه آن در تفسیر آیات قرآن نیز تبیین میشود.
Machine summary:
از نظر زمخشری کنایه آن است که چیزی ذکر شود؛اما نه با لفظ موضوع له خودش،مانند ذکر قامت بلند با لفظ«طویل النّجاد و الحمائل»؛در حالی که تعریض آن است که چیزی گفته شود و با آن مخاطب به چیزی دلالت شود که ذکر نشده است؛مانند اینکه فردی نیازمند به شخص غنی بگوید:برای عرض سلام و دیدارتو نردت آمدهام؛اما مقصودش از این سخن جلب کمک او باشد(312/1).
تعریض نوعی از کنایه معرفی شده است که مخاطب با شنیدن سخن از عرض و حاشیه سخن به معنای کنایی منتقل میشود(تفتازانی،المطول،636)؛اما روشن است که این تقسیم نمیتواند صحیح باشد؛یعنی تعریض نمیتواند قسیم برای سه قسم دیگر قرار گیرد و اساسا تعریض به قلت و کثرت و سایط یا خفا و ظهور آنها ربطی ندارد؛از این رو با تلویح و ایماء و اشاره و رمز همخوان نیست(شمیسا،342).
این اثیر در رد ترادف تعریض با کنایه و تفاوت میان آن دو گفته است:کنایه لفظی است که بتوان آن را هم بر معنای حقیقیاش حمل کرد و هم بر معنای مجازیاش؛ولی تعریض لفظی است که بر معنایی دلالت میکند؛اما آن معنا نه معنای حقیقیاش است و نه معنای مجازیاش؛ مانند اینکه کسی انتظار دریافت هدیهای داشته باشد و بگوید:«به خدا سوگند من نیازمندم» و مقصودش این باشد که مخاطب به او هدیه دهد(081/4).
که در اینجا معنای حقیقی آیه یعنی حرارت شدید آتش جهنم مقصود نیست؛زیرا آن برای مخاطبان بدیهی بوده و نیاز به بیان نداشته است؛بنابراین آیه در مقام تعریض است و به مخاطب هشدار میدهد،در صورت اعراض از جهاد در راه خدا حرارت شدیدتر جهنم را حس خواهد کرد؛اما تعریض لفظی است که در معانی حقیقی خودش استعمال شده است و در عین حال به معنای دیگری اشاره دارد(سیوطی،اتقان،397/2؛همو،معترک،022/1).