Abstract:
توصیف شعر و تبیین جایگاه شاعر در میان اصناف اجتماعی دو ویژگی عمده دیدگاه ادبی انوری است. انوری به دلیل تربیت حکمی منطقی و آشنایی دقیق با کلام منظوم و قلمروهای آن و نیز با تکیه بر تجربه های هنری نابی که در طول حیات خود از ماهیت آفرینش شعر به چنگ آورده بود، موفق به طرح و بسط دیدگاه هایی تازه و استوار درباره تحلیل شعر و هویت صنفی شاعر شد. او با طبقه بندی اصناف شاعران و تحلیل نقش و جایگاه فرآورده های شاعر در زنجیره نیازهای اجتماعی و مقایسه این فراورده ها با تولیدات اقشار دیگر جامعه، و همچنین دلایل پیدایش انواع متفاوت شعر در روان شاعر، یکی از مهم ترین منابع جامعه شناسی شعر و شاعری را در ادب فارسی پی انداخت، ضمن آنکه برای نخستین بار چندین شعر مهم و مطول اختصاصا در همین باب آفرید و اولین نگاه های توصیفی منطقی را در باب ماهیت شعر و انواع آن بیان کرد. این مقاله تبیین دقیق اندیشه ها و آرای انوری درباره شعر و هویت صنفی شاعر است.
The description of poetry and stating the poet's position among the social
classes are the two major features in Anvari's literary point of view. Anvari succeeded to suggest and point to new and solid attitudes and views on the analysis of poetry and also the poet's class-identity due to enjoying a rational education and being quite familiar with the versified word and its fields، in addition to the pure artistic experiences he himself earned during his life by creating poetry. He founded one of the most significant sources for the sociology of poetry and the poetics in the Persian Literature by both categorizing the poets' classes and the analysis of the poet's role and position in the chain of the social needs. He then compared these productions، or better to say in this field 'the creations'، with the products of the other social classes. He also studied the reasons leading to the creation of a variety of poems in the poet's mentality and mind. Anvari himself created a few long and prominent poems in this specific field of study for the first time and expressed the first descriptive-rational attitudes on the nature and essence of poetry and its various kinds. This article reflects Anvari's precise and clear thoughts and ideas about poetry and the poet's class-identity.
Machine summary:
انوری از یکسو خود را اساسا حکیمی بلند پایه میداند که با سرمایه حکمتی عظیم (مدرس رضوی، 1367: 687، 686 نیز زرینکوب، 1363: 212)، سزاوار صدر و قدر زمانه است، اما از سویی دیگر، زمانه را مینگرد که علم و حکمت او را عملا ارجی نمینهد و چندان خوار و زارش میسازد که برای دفع حوایج و رفع اولیات ناچار است که همه این دانستهها و دانشها را در سینه مکتوم دارد و عصارة آنها را در قالب کلامی منظوم، نثار ممدوحکانی (و نیز معشوقگانی) غالبا کم مایه نماید و یا برخلاف همه آموختههایش، هزل و هجوی منظوم بگوید تا شری را از خود براند و یا احیانا خیری را بخواند که هیچ کدام از این سه حالت با حقیقت وجودی او هماهنگ نیست و او را به عصیان علیه طبقه اجتماعی و سرمایه درونی خویش وامیدارد (محبتی، 1382: 416- 410).