Abstract:
در تاریخ فرهنگ اسلامی-ایرانی متون متعددی با عناوین «نقد»یا«عیار»به نگارش در آمدهاند که از آن جملهاند:نقد الشعر،اثر ابن قتیبه:عیار الشعرا،اثر ابن طباطبا؛نقد الشعر، اثر ابو الخراج قدامة بن جعفر و نقد الشعر،اثر ناشی.
در کنار این متون باید نقدهای عالمانه و هنری ابو حیان توحیدی در آثاری همچون «الامتاع و المؤانسة»و«الهوامل و الشوامل»و نیز نقدهای دقیق«جاحظ»دربارهء نقد و شعر و ادب را افزود.گرچه بیشتر از این آثار در زمینهء نقد ادب و شعر آن دوره است.اما تحقیق و تأمل در آنها و ملاحظهء نوع دیدگاهها و تعاریف،نشاندهندهء مفهوم نقد در قرون آغازین شکلگیری فرهنگ اسلامی-ایرانی است.بهویژه که نسبت وسیع و وثیق شعر با موسیقی و نیز جایگاه برجستهء موسیقی در فلسفه،خواهناخواه دامنهء این مبحث را به حوزهء هنر نیز میکشاند.
این مقاله به بررسی آرای ابن قتیبه،قدامة بن جعفر،جاحظ و ابو حیان توحیدی در معنا و مفهوم نقد میپردازد.
Machine summary:
"در کنار این متون باید نقدهای عالمانه و هنری ابو حیان توحیدی در آثاری همچون
گرچه بیشتر از این آثار در زمینهء نقد ادب و شعر آن دوره است.
این مقاله به بررسی آرای ابن قتیبه،قدامة بن جعفر،جاحظ و ابو حیان توحیدی در معنا
یکی از متون مهم قرون اولیهء اسلامی)در این مورد
دادن مفهوم نقد در قرون سوم و چهارم هجری است نه
هنری است؛یعنی نقد کسانی چون فارابی و ابن سینا به
این تئوری مورد نقد اندیشمندان جهان اسلام از جمله
دربارهء اسباب این چیزها گفتهاند،بیشتر آنها باطل است و
این دست را در تاریخ فرهنگ اسلامی-ایرانی بسیار
لکن این مقاله در پی آن است که با نگاهی پدیدارشناسانه بدانیم هنگامی که در قرون دوم و سوم
مفهوم نقد در فرهنگ اسلامی-ایرانی و گستردهء وسیع آن
پس هدف نهایی این مقاله،تبیین مفهوم و معنای نقد در
مراحل آغازین شکلگیری این فرهنگ است.
قدامة بن جعفر صاحب کتبی چون الخراج،صناعة الجدل و بهویژه کتاب مشهور و معروف نقد الشعر است.
است و بزرگانی چون عبد القاهر جرجانی و ابن اثیر کاملا
این کتاب،ما را به معنا و مفهوم نقد در ذهن و زبان او
مهمترین کار جاحظ این بود که نقد را از اعمال ذوق
نمونهای از نقد جاحظ در این عرصه ما را به
این شعر را نه وزنی تصحیح است و نه قافیهای
است که آیا تنفر انسان از این بیت متوجه الفاظی
خیال در ادب میتواند حاوی مفهوم نقد هنر نیز باشد.
مدعای این مقاله تنها اثبات حضور نقد و نیز مفهومشناسی"