Abstract:
بررسی تطبیقی جهتگیریها و دیدگاههای ناصر خسرو قبادیانی و ابو العلای معری نسبت به دنیا،در حیطهء ادبیات تطبیقی است.هر دو شاعر در یک دوره میزیسته و از دو زبان و دو فرهنگ متفاوت بوده و به احتمال قوی بین آنها تأثیر و تأثر بوده است.در این مقاله پس از اشارهء گذرا به زندگی این دو شاعر،تشابهات و عوامل شکلدهیی افکارشان ذکر میشود.سپس به بررسی سیمای دنیا از نظر دو شاعر پرداخته شده و اینکه مضامین مشترک در دیوان دو شاعر تحت تاثیر چه عواملی بوده است.در ادامه به بیان نوع جهتگیری و واکنش این دو شاعر در مواجهه با دنیا و مظاهر آن پرداخته میشود.ذیل هر عنوان اشعاری مناسب از دو شاعر ذکر،تحلیل،مقایسه و نتیجهگیری شده است.
Study of Naser-khosro Ghobadiani and Abolalaye Moari’s orientations and viewpoints، with regard to the world fall under the area of comparative literature. Both poets lived in the same era but came from two different languages and cultures. Most probably، they influenced each other. After a slight touch upon the life of these two poets، we mention their similarities and the way in which their mentalities are formed. Afterwards we proceed to study the appearance of the world from the two poets’ point of view and to examine factors which have influenced the common concepts in their divans. Finally، the orientation and reaction of the poets with regard to the world and its symbols are stated. Following each issue there have been some poems provided، analyzed، compared and concluded upon from the two poets.
Machine summary:
"ناصر خسرو نیز معتقد است همهء وعدههای دنیا باطل و دروغ است،به جز وعدههای شر او: وعدهی این چرخ همه باد بود وعده رطب کرد و فرستاد تود (دیوان،715) جز به جفا وعدههاش پاک دروغ است ور بدهد مر تو را صد هزار قباله (دیوان،714) تشابه لفظی در میان ابیات دو شاعر چنان زیاد است که جای تردیدی در اقتباس ناصر از ابو العلا باقی نمیگذارد.
او گاه از خود تعجب کرده و میگوید چرا با وجود شناخت دنیا به مردم میل دارم: و اعجل منی کیف اخطیء دائما علی اننی من اعرف الناس بالناس (ج 1،465) تدعو بطول العمر افواهنا لمن تناهی القلب فی وده (شرح سقط الزند،ج 1،565) بخشی از این تناقضات ناشی از سرگردانیها و افسردگیهایی است که شاعر رنجور در طول زندگی با آنها دست به گریبان بوده و بخشی نیز جزء تناقضات شاعرانه قلمداد میشود.
(دیوان،452) گرچه بیخیر است گیتی مرد را زو شود حاصل به دانش خیر ناب گرچه در گیتی نیابی هیچ فضل مرد ازو فاضل شده است و زودیاب (دیوان،014) او دنیا را در بدبختیهای انسان بیتقصیر دانسته و آن را از اسرار خداوندی میداند: بری دان از افعال چرخ برین را نشاید ز دانا نکوهش بری را (دیوان،341) نشاید نکوهش مراو را که یزدان در این کار بسیار اسرار دارد (دیوان،673) ابو العلا نیز عذابهای زندگی و سرنوشت را از جانب خداوند میداند: و قضی الله ان الآدمی معذب الی ان یقول العالمون به:قضی (دیوان،ج 1،96) خدا خواسته که آدمی در شکنجه باشد تا اینکه مرگ او فرا برسد و آشنایانش بگویند مرد."