Abstract:
مساله روش توجه چندانی را در مطالعات فرهنگی به خود جلب نکرده است. شاید نشود این غیبت را نوعی غفلت یا اهمال تلقی کرد، بلکه بهتر است از وجود مناقشه بر سر این موضوع سخن گفت که آیا مطالعات فرهنگی می تواند روش شناسی و تکنیک های متمایزی داشته باشد یا خیر؟ در این مقاله، ابتدا درباره مناقشه مذکور بحث می شود و سپس، به مسائل مهمی پرداخته می شود که هرگونه بحث از روش مطالعات فرهنگی ناگزیر از توجه به آنهاست. دوگانه های کمی / کیفی، معرفت شناسی طرفدار بازنمایی / اصالت ضدبازنمایی، چارچوب های رشته ای / غیررشته ای، تجربه / نظریه و بالاخره، روش و نسبت آن با استراتژی های رهایی بخشی از جمله محورهای عمده بحث در این مقاله اند.
Machine summary:
"او با تأسی از استوارت هالبر آن است که لازم نیست چندان نگران ارجمندی و احترام نظریهها باشیم بلکه باید به سراغنظریههایی باشیم،که«چراغ راه ما برای پرداختن تجربی به پدیدههای فرهنگی باشد،نه صرفانظریههایی که با روانی هرچه تمامتر میتوانیم دربارۀ آنها سخن بگوییم»(هال،1992:280؛به نقل از کولدری،2000:12)این استراتژی چه بسا ما را به نوعی التقاط نظریههایی بکشاندکه با رویکردی عملگرایانه کنار هم قرار میگیرند.
به رغم همۀ این پراکندگیهای ظاهری،ساکو بر آن است که به جریان اصلی روشی درمطالعات فرهنگی را،البته پس از تحول آنها به سه نوع اعتبار1،شناسایی کند منظور او ازاعتبار معادل این مفهوم در فرهنگ واژگان سنتی تحقیق در علوم اجتماعی است:«اعتبار بهمعیارهای گوناگونی اطلاق میشود که ناظر بر تضمین«درستی»2تحقیق یا تلاش برای تائیداین مدعاست که پژوهش به نحوی دقیق و عینی واقعیت را توصیف میکند»(ص 458).
در اینجا مسئلۀ اصلی این است که آیا نظریه درقیاس با برداشتهای روزمره،یا به تعبیری عرف عامه،شناخت مطلوبتری حاصل میکند؟آیامعنای دیگر این عبارت آن است که شناخت نظری درست و شناخت مبتنی بر عرف عامه غلطو نیازمند تصحیح است؟این موضوع نیز یکی از گرهگاههایی است که منجر به تمایز درک ازنظریه در مطالعات مبتنی بر روشهای کیفی موجود در مطالعات فرهنگی و کاربست نظریه درنحلههایی از جامعهشناسی میشود.
بنابراین،باید به این پرسش اساسی پاسخ دهد که متدهای چنین دانشانتقادی کداماند؟یا اگر روشهای کیفی در این جا مورد استفادهاند،کدام مبانی معرفتی وروششناختی سبب میشود تا به دانشی یکسر متفاوت با سنتهای موجود برسیم؟به همینسبب،حوزۀ مطالعات فرهنگی ناگزیر از توجه به مباحث روششناختی است."