Abstract:
بر اساس نظریه اصالت وجود، وجود اصیل و ماهیت اعتباری است. از جنبه اعتباری بودن این ادعا دو قرائت متفاوت در دست است که با همه زیرشاخه هایش، بیش از آنکه حاکی از مفروضات متفاوت باشد، ریشه در تفکیک دامنه جهت دارد، لذا اساسا زبانی است. پیامدهای متفاوت و بعضا ناسازگار این قرائت ها در مباحث فلسفی در درجه نخست، نتیجه انتخاب ناخودآگاه موضع در باب دامنه جهت است نه لازمه منطقی مبادی صدرالمتالهین که بر پایه آنها نظریه اصالت وجود استوار شده است.
Machine summary:
"در المتألهین تصریح و اصرار میکند که رابطۀ بین وجود و ماهیت از نوع علیت نیست ریشۀ زبانی اختلاف دو قرائت اکنون با استفاده از تفکیک بندهای چهارم و پنجم،میتوان نشان داد که اختلاف قرائتاز جملۀ(2)"الماهیة موجودة بالعرض"درحقیقت راجع به این است که دامنۀ جهتمذکور در جمله را چه بدانیم.
تنها فرق بین دو مفهومی که از انسان میگیریم با چند مفهومی که ازخدا میگیریم در این است که همۀ آن مفاهیم توصیفگر خداوند به حقیقت وجود دارنددر یک وجود واحد حقیقی اما دو مفهومی که دستگاه ادراکی ما از انسان ساخته هر دوتحقق ندارند بلکه فقط یکی از آنها تحقق دارد و دیگری ابداع ذهن ما یا سایۀ ذهنی آنتحقق است.
ممکن هستند)لاجرم بگوییم ماهیت و نه>ماهیت<در مرتبۀ ذاتش قبل الوجود منشأ انتزاع>امکان<است لذا متصف به این امکان است و چون ماهیت قبل الوجود چیزی نیستتا وصفی داشته باشد از طرفی بگوییم امکان هم چیزی نیست جز سلب الضرورتین واز طرف دیگر بگوییم مرتبۀ تقرر ماهیت خودش درجهای از وجود است و همیندرجه کفایت میکند برای اتصاف ماهیت به امکان ذاتی که وصف انضمامی همنیست بلکه خارج المحمول است.
ممکن هستند)لاجرم بگوییم ماهیت و نه>ماهیت<در مرتبۀ ذاتش قبل الوجود منشأ انتزاع>امکان<است لذا متصف به این امکان است و چون ماهیت قبل الوجود چیزی نیستتا وصفی داشته باشد از طرفی بگوییم امکان هم چیزی نیست جز سلب الضرورتین واز طرف دیگر بگوییم مرتبۀ تقرر ماهیت خودش درجهای از وجود است و همیندرجه کفایت میکند برای اتصاف ماهیت به امکان ذاتی که وصف انضمامی همنیست بلکه خارج المحمول است."