Abstract:
بهرهوری در زندگی شخصی و سازمانی آدمی، در گرو دانشمندی و آموختگی (باتجربگی) است. اهمیت بهرهگیری از آموزههای تجربی منابع انسانی در آن است که رفتار انسانها در شرایط مشابه سازمانی، از قوانین خاصی پیروی میکنند و تجربههای شخصی ما و دیگران میتواند این اطمینان را بهوجود آورد که کنش و واکنشهای ما در برابر پدیدهها درست است. در مدیریت دانش، دانشهای منابع انسانی را به دو دستهی کلی قسمت میکنند:الف- دانش صریح (آشکار) ب- دانش ضمنی (پنهان). هریک از این دانشها قابل تبدیل به یکدیگرند. اگر دانش پنهان منابع انسانی را دانشی بدانیم که کارکنان ضمن کار بهدست میآورند، یک پرسش اساسی پیش میآید که «با چه روشی میتوان دانش پنهان (ضمنی/غیر صریح= تجربه) منابع انسانی را آشکار و منتشر کرد؟». مقالهی حاضر، گزارشی از طراحی یک فرایند به نام موردپژوهی و اجرای آن در سطح کارکنان دورههای ارشد صنعت آب و برق است که در آن، روش تحقیق کیفی هرمنوتیک با پیمایشی ترکیب شده است و هدف آن، این است که نشان دهد چهگونه میتوان با استنباط آموزههایی از دانش پنهان، آنرا آشکار کرد و بر اساس آن به نظریهپردازی بومی پرداخت.
Machine summary:
"3 ( پرسش اصلی تحقیق با چه روشی میتوان دانش پنهان (ضمنی/غیرصریح= تجربه) منابع انسانی را آشکار و منتشر کرد؟ تأمل در پرسش اصلی، پرسشهای جدی متعددی را پیش روی ما قرار میدهد که شایسته است در پژوهشهای دیگر مورد توجه قرار گیرد، پرسشهایی چون: آیا با توجه به آنچه در گذشته رخ داده، میتوان به آینده جهت داد و برای آن برنامهریزی کرد؟ آیا اصولا قانونمندیهای تجربی، در جهان انسان اجتماعی وجود دارد که با استفاده از آنها بتوان از معبر سنگلاخی تجربههای دیروز، بهسوی فردای مبهم حرکت کرد؟ رفتار انسان – بهعنوان موجودی پویا - در طول زمان تابع چه قاعدههایی است؟ آیا با روشهای تحقیق متداول در علم مدیریت، میتوان به آموزههایی دست یافت که امکان تعمیم به شرایط دیگر را داشته باشند؟ بهرهوریزندگی شخصی و سازمانی آدمی، تا چه حد درگرو دانشمندی و آموختگی (با تجربگی) است؟ Documentation Knowledge Managment برگزاری چندین کنفرانس دربارهی مدیریت دانش و تجربههای مدیریتی، شاهدی بر این موضوع است.
در موردپژوهی، پیرامون «توصیف» یا «دلایل» آنچه رخ داده (تجربه شده) است پژوهش صورت میگیرد و تلاش میشود تا دلایل یا علل همزمانی پدیدهها در تجربهها بررسی شود و تحلیل روابط گوناگونی که بین متغیرهای مختلف مؤثر بر مسأله دخالت داشتهاند، آموزههایی استنباط و فهمیده شود که بتوان براساس آنها دربارهی آینده، تدبیر و برنامهریزی کرد و در شرایط مشابه این آموزهها را بهطور مستقیم بهکار برد یا از آنها الهام گرفت (لاخانی و مکآفی 1 ، 2007: 79)."