Abstract:
ولادت معنوی، حیات دوباره ای است که انسان می تواند در همین نشئه دنیایی به آن دست یابد. این تولد منوط به ایجاد تحولاتی در حوزه معنویت و به تعبیری، ولادت طفل جان از دامن ایمان است که ولایت او را پیامبر اکرم ( ص) و به تبع او پیر راهدان، بر عهده دارد. ولادت ثانی مراتب تکامل نفس است که از امارگی به مقام اطمینان می رسد و یکایک صورت ها و پوشش های ناراست را از خود می زداید و سر انجام به صورت الهی و ملکوتی خود دست می یابد. ولادت معنوی محصول مرگ ارادی است؛ این مرگ نوعی فنای اختیاری و میراندن نفسانیات و شهوات است که در پرتو آن، روح به زندگی دیگر دست می یابد. در این ولادت، نفس انواع مرگ را که رهایی از بندها و تعلقات گوناگون است، تجربه می کند تا به حیات معنوی و طیبه دست پیدا کند. در مرگ اختیاری انسان به نحوی به قیامت راه می یابد و آنچه را که آدمی با مرگ اجباری در می یابد، در همین نشئه، بالعیان مشاهده می-کند. آنچه عارف را وامی دارد به مرگ اختیاری تن دهد، جوشش و فوران عشق و میل به اتحاد با مبدا خود است. شوق به اتصال، عارف را به وصال پیش از وصال و مرگ پیش از مرگ، دعوت می کند.
Spiritual birth consists in a rebirth attainable in earthly world by some transformations in spiritual field; in other words، it is the generation of life from faith under the guidance of Prophet and، after him، under the guidance of an examined and spiritual leader. The second birth lies in upgradability of human soul، a process in which it، leaving the vices and getting its divine form، develops and attains certainty. This birth is caused by optional death. Optional death is a type of optional destruction and leaving worldly desires thereof the soul arrives at another life. In this birth، human soul experiences different kinds of death and، finally reaches its highest degree of spirituality. Man in his optional death attain resurrection and observes what happens through nonoptional death in the very earthly world. What leads to the optional death of a mystic is but a deep love to unifying with his own origin. The love invites the mystic to the connection before connection and to the death before death.
Machine summary:
"متولدان این زایش کسانی هستند که در اثر نوعی بیداری و درد و طلب، عادات و تمایلات نفسانی و حیوانی خود را به کناری نهاده و وارسته از تعلقات مادی در همین نشئة دنیایی، پای به ملکوت آسمانها و زمین مینهند و با میراندن هواهای نفسانی در خود، تولدی دوباره مییابند و زین پس جان آنان از عالم غیب و نور تغذیه میکند.
در نتیجه از وصال معنوی مراد و مرید حقیقی، سر حقیقت آدمی که ولادت طفل جان در عالم معنا است، زاده میشود و آن از طریق عبودیت محض و بر اساس رابطه محبت و قبول تصرفات پیر توسط مرید بوده که ثمره آن ولادت ثانی مرید و یافتن حیات دوباره است (همان).
اما اگر نفس در این مرتبه نیز خود را با عنایات ربانی و نور شرع از لغزشهای شیطانی محفوظ بداشت و توفیق ترک باطل و اتباع حق را یافت به مقام «موتوا قبل ان تموتوا » که نتیجه آن ولادت ثانیه است، میرسد؛ یعنی به طورکلی از صفات ذمیمه مرده است و مزین به صفات حمیده، به حیات دوباره دست یافته است (همان، ص364).
مرگ تبدیلی که در نوری روی نه چنان مرگی که در گوری روی (مولوی، مثنوی معنوی، 1376، ج6، بیت739) وقتی انسان به میل و اراده خود از تعلق به این عالم کنده شد و به شمشیر مجاهدت و ریاضت تمایلات نفسانی خود را نابود ساخت، وجود ظلمانی وی به نور ایمان مبدل میگردد."