Abstract:
کشورهای آمریکای لاتین همواره در حال خلق سبکهای هنری و ادبی بودهاند و با خلاقیت خود توانستهاند فرهنگ لاتینی خود را به جهانیان بشناسانند.مردمان این سرزمینها سعی نمودهاند هیچگاه ریشه و اصالت خود را از دست ندهند و همواره در جستجوی نوآوری و ابداع سبکهای جدید ادبی پیش رفتهاند.در همین زمینه میتوان شاهد ظهور سبکهای خاصی بود که در تاریخ ادبیات این کشورها میدرخشند.حدود پنج دههء اخیر دو سبک ادبی ویژه و شایان توجه با نامهای«رئالیسم جادویی»و«رئالیسم شگفتانگیز»به منصه ظهور رسیدهاند که نظر همگان را جلب نمودهاند.این دو سبک دو شیوهء فکری متضاد را ارائه میکنند که علیرغم این تضاد،عناصر«جادو»یا«شگفتانگیز» توانستهاند در کنار«واقعیت»قرار بگیرند.تنها راوی است که با دیدگاه متفاوت خود(البته در کنار فضای داستان)در هر سبک،آفرینشگر این دوگانگی است.بنابراین آنچه که در این تحقیق مدنظر است،مراجعه به بعضی متون ادبی است تا بتوان به توجیه این نامگذاریها و تفاوتهای موجود میان این دو سبک ادبی پرداخت.برای رسیدن به این هدف دو اثر معروف با نامهای صد سال تنهایی از گابریل گارسیا مارکز Gabriel Garcia Ma?rquez و قلمرو این دنیا از آلخو کارپنتیر Alejo Carpentier را انتخاب نموده تا بتوان به بررسی تفاوتهای این دو سبک مهم پرداخت.
Machine summary:
"(2)-البته این واژه در متون فارسی همان رئالیسم جادویی ترجمه شده است.
آرژانتینی نیز مورد استفاده قرار گرفت که البته فقط در تعدادی از داستانهایش این سبک را به
ظهور رئالیسم جادویی در این داستان وقتی اتفاق میافتد که کارگر در
موجود بین واقعیت و تخیل،خواننده را در مقابل رئالیسم جادویی قرار میدهد.
ریشههای این شگفتیها را بایستی در فرهنگ غنی آمریکای لاتین جستجو کرد که البته از
(1)-لازم به ذکر است که مقدمهء کتاب قلمرو این دنیا به دلیل اینکه آلخو کارپنتیر در آن تعریف کاملی از رئالیسم
سفرنامههایشان پرداختند و یا چون پژوهشگر به تعبیر و تفسیر واقعیات شگفتانگیز آمریکای لاتین روی آوردند و به معرفی فرهنگ و سنت بومیهای این سرزمینها دست زدند.
این موضوع بهطور بسیار طبیعی و از درون خود متن به خواننده انتقال
این دنیا وارد ادبیات آمریکای لاتین شد و علیرغم وجود شباهتهایی بهعنوان سبکی متفاوت
بنابراین برای نشان دادن نقش راوی و عنصر دیدگاه در رمان قلمرو این دنیا،یکی از
صدای راوی به صورت بسیار محتاطانه و در ارزیابی خود از عنصر جادویی برای خواننده
بینش و درک راوی در قلمرو این دنیا ارزشمند است:مرگ ماکاندال.
ماکاندال عهد خود را اجرا کرده بود و در قلمرو این جهان باقی ماند.
طریق دو دیدگاه متفاوت درک کرد و این را بایستی مدیون راوی دانست که قبلا داستان را به
کارپنتیر در قلمرو این دنیا توسط راوی خود مفهومی از فاصله را ارائه میدهد.
دید)و فضای داستان نقش اساسی و غیرقابلاجتنابی در ارائه تفاوتها ایفا میکنند که البته در این مقاله فقط به بررسی زاویهء دید(دیدگاه)پرداخته شد."