Abstract:
شعر حافظ در عین انسجام ساختاری، ظاهری پاشان و گسسته دارد. برخی منکران، به اعتبار این ظاهر بر حافظ خرده می گرفتند که هر بیتش سخنی مجزاست، برخی نیز برای بی اعتبار کردن حرف اصلی حافظ، ابیات او را از هم تفکیک می کردند تا از زهر انتقادهای وی بکاهند، لیکن در دوره معاصر بدون توجه به این سابقه تاریخی، استقلال ابیات را هنر حافظ شمرده اند. در مقاله حاضر، پس از بحث و بررسی درباره عوامل پیدایش این تصورها، به تبیین ضرورت ساختار منسجم غزل حافظ پرداخته ایم و با ذکر یک نمونه از هر یک از ساختارهای عرفانی، رندی، عاشقانه و قلندری، طرح اصلی غزلها و چگونگی پیوند ابیات را روشن کرده ایم.
Hafez's poetry، despite its structural coherence، appears to be incoherent and fragmented. Some opponents، then، based on this surface appearance have criticized Hafez since each line of his ghazals contains an independent point; some have also used this quality as a pretext to invalidate his main themes; or they have separated the lines to diminish and neutralize the stinging bitterness of his critical comments. However، today، regardless of such controversial views، this independence of the lines has been considered as Hafez's craft and art.
The present article، after discussing the roots of emergence of such diverse criticism، has dealt with the vital structural coherence of Hafez' ghazals interpretively posing one example from each of his mystic، witty love ghazals and clarifying the co-relationship among those lines.
Machine summary:
"یکی دیگر از عللی که موجب شده به استقلال ابیات حافظ معتقد شوند،آن است که تلاش کردهاند همان چیزی را از بیتهای حافظ استخراج کنند که دقیقا در نظر خود او بوده است یعنی دریافت امروز از سخن حافظ دقیقا همان چیزی باشد که اگر حافظ زنده بود،آن را تأیید میکرد و چون چنین چیزی امکان ندارد،یکی از راههای برون رفت،اعتقاد به سبک پاشان است تا بدین صورت بتوانند از برخی تناقضهای ظاهری که در ساخت یک غزل یا در کل دیوان پیش میآید،رهایی یابند.
1-ساختار رندی {S1-ستارهای بدرخشید و ماه مجلس شد#دل رمیدۀ ما را رفیق و مونس شد# نکار من که به مکتب نرفت و خط ننوشت#به غمزه مساله اموز صد مدرس شد# 3-به بوی او دل بیمار عاشقان چو صبا#فدای عارض نسرین و چشم نرکس شد# به صدر مصطبهام مینشاند اکنون دوست#کدای شهر نکه کن که میر مجلس شدS}&%00113NOFG001G% {S5-خیال اب خضر بست و جام اسکندر#به جرعه نوشی سلطان ابو الفوارس شد# طربسرای محبت کنون شود معمور#که طاق ابروی یار منش مهندس شد# 7-لب از ترشح میپاک کن برای خدا#که خاطرم به هزاران کنه موسوس شد# کرشمۀ تو شرابی به عاشقان پیمود#که علم بیخبر افتاد و عقل بیحس شد# 9-چو زر عزیز وجود است نظم من اری#قبول دولتیان کیمیای این مس شد# ز راه میکده یاران عنان بکردانید#چرا که حافظ از این راه رفت و مفلس شدS} ساختار رندی این غزل مبتنی بر مدح است در چند بخش:بخش اول در حکم مقدمه یا تشبیب قصاید مدحی است که در اینجا دربارۀ آزادی شراب و رازگشایی آن و اهمیتش سخن گفته است(ابیات 1-4)."