Abstract:
سبک شناسی تگا رویکردی در سبک شناسی است که از مرز توصیف زبان شناختی و تعبیر معنی شناختی یک اثر می گذرد و به تفسیر روان شناختی و تبیین جامعه شناختی آن می پردازد. این مقاله در صدد است با رویکرد فوق و با استفاده از متغیرهای نقشی اندیشگانی، بینافردی(زمان و وجه)و متنی(تمهیدات پیوندی) تفسیری روان شناختی از بوف کور ارائه و به این سوال پاسخ دهد که از طریق این متغیرهای نقشی به چه مشخصههای سوررئالیستی می توان دست یافت. فرضیه آن این است که با استفاده از متغیرهای نقشی فوق می توان برخی مشخصه های سوررئالیستی مانند ذهنیت گرایی، درون گرایی، واقعیت گریزی، سولی لوکی، نگارش خودکار و سیالیت ذهن را در این رمان نشان داد. مبنای نظری آن سبک شناسی تگا است که تلفیقی از روش سبک شناسی و دیدگاه تحلیل انتقادی گفتمان است. روش تحقیق، آماری - تحلیلی بوده و تحلیل داده های آن نیز با روش نمونه گیری خوشهای یک مرحله ای متناسب با حجم نمونه انجام شده است. نتیجه این که بوف کور با توجه به شواهد زبانی، اثری انتزاعی، ذهنی، واقعیتگریز و سوررئال است.
C.D.A stylistics is an approach in stylistics which goes beyond description and semantic interpretation and gives psychological interpretation and sociological explanation of a text. This article is intended to present a psychological interpretation of Blind Owl applying functional variables such as ideational، interpersonal(tense، mood)، textual(cohesive ties). This articles is trying to reply to this question: what kind of surrealistic features functional variables can represent. The hypothesis is that through functional variables some surrealistic features such as subjectivism، automatic writing، soliloquy and stream of consciousness are represented. The theoretical frame work is C.D.A stylistics and The research method is statistical- analytical، the data analysis has been done by one-stage cluster sampling proportional to sample size as well. The results indicate that Blind Owl based on linguistic evidences is subjective، reality denying and surrealistic
Machine summary:
"مسئله ٣ تحقیق این نوشتار ارایة تفسیر روان شناختی از بوف کـور بـر مبنـای شـواهد سـبک شناسی عینی است و سوال تحقیق ٤ ایـن اسـت کـه هرکـدام از متغیرهـای نقشـی اندیشـگانی ، بینافردی (زمان و وجه ) و متنی (تمهیدات پیوندی ) چه مشخصه ای روان شناختی از بوف کور را می توانند نشان دهند.
ذهن راوی درگیـر موضـوعات و ماجراهـای زنـدگی گذشـته اش هسـت و مرتـب بـه بیـان احساسات ١ و تجربیات ٢ تلخ زندگی خود می پردازد که شواهدی برای تک گویی درونی و نگارش نگارش خودکار است ؛ مانند: نقاشـی روی قلمـدان و آشـنایی بـا دختـر اثیـری ، ازدواج بـا لکاتـه ، چگونگی زندگی با آن دو و کشتن و تکه تکه کردن آن ها، جدایی از پدر و مادر، زندگی ، همدردی و ارتباط با نه نه جون ، شرح ازدواج پدر و مادر از زبان نه نه جون ، یادآوری خاطرات کـودکی بـه خصوص با لکاته ، گذراندن لحظات مرگبار در تختخواب در هنگام بیماری ، شـرح خـاطرات تلـخ ارتباط لکاته با رجاله ها، تغییر و حلول شخصیت ها نمونه هایی از رفتارها و رویـدادهایی اسـت کـه قسمت زیادی از فضای ٣ بوف کور را به خود اختصاص داده است .
این ویژگی های سوررئالسیتی را می توان از نتایج متغیرهای کمی نیز استنباط کـرد؛ درصـد بالای محورهای روابط دنیای انتزاعی و ذهنی ، زمان گذشته و تمهیـدات پیونـدی کـه نشـانگر پیوستگی جملات اند مشخصه های انتزاعی گرایی ، تک گـویی درونـی و نگـارش خودکـار را تایید کرده و نشان می دهد که رمان در اتمسفری سوررئالسیتی اتفاق افتاده است ."