Abstract:
نوشتار پیش رو با هدف بررسی رویکرد های پژوهش موجود در فلسفه تعلیم و تربیت اسلامی به منظور انتخاب روش پژوهش مناسب به رشته تحریر درآمده است. پس از توصیف و نقد و بررسی هر یک از رویکرد ها، رویکرد انتخابی به همراه روش شناسی پژوهش مناسب تبیین می شود. نگارنده از میان رویکرد های موجود، رویکرد مضاف بودن فلسفه را به «تعلیم و تربیت اسلامی» به مثابه نظام تربیتی استنتاج شده از منابع دینی با استمداد از روش فلسفی و آموزه های دینی را انتخاب می کند و به این نتیجه می رسد که روش مناسب پژوهش در فلسفه تعلیم و تربیت اسلامی روش تعقلی، استدلالی و استنتاجی در بعد فلسفی و زیربنایی رشته و روشهای تجربی در ساحت علمی و روبنایی آن است. از این رو در تدوین مبانی به مبانی فلسفی در کنار سایر منابع دینی روی می آورد و روش تعقلی و تجربی را در پژوهش بر می گزیند.
Machine summary:
"مراحل: انتخاب نظام فلسفی معینی از نظامهای فلسفی موجود مانند ابن سینا و صدر المتألهین عرضه مسائل تعلیم و تربیت،نه اهداف،اصول،روش و محتوا و ارزشیابی به آن فلسفه و انواع مبانی هستیشناسی،معرفتشناسی و ارزششناسی استنتاج پاسخهای مناسب تربیتی از مبانی فلسفی برای مسائل تربیتی نقد و بررسی این رویکرد،که جانب افراط را در به کارگیری فلسفه برای فلسفه تعلیم و تربیت اسلامی دارد، نقاط مثبت و منیفی زیر را دارد که مورد قبول نویسنده نیست: نقطه مثبت این رویکرد،بهرهگیری از دانش فلسفه و عرفان در فلسفه تعلیم و تربیت اسلامی است؛زیرا بخشی از مبانی تدوین این نوع رشته علمی،مراجعه به متون فلسفی و عرفانی است.
وی در جای دیگر اینگونه مینویسد که"فلسفه تربیتی جامعه"،مجموعهای مدون از گزارههای معتبر اصول ناظر به تبیین چیستی،چرایی و چگونگی تربیت در جامعه معین به شکل جامع،سازوار،به هم پیوسته و با تکیه بر مبانی اساسی معتبر و متناسب با نظام فکری و ارزشی مقبول در آن جامعه تدوین شود تا این نقش مهم را متناسب با انواع تربیت و همه نهادها و عوامل تربیتی تعامل در آن جامعه به عهده گیرد(صادق زاده،1390:29) نقد و بررسی این رویکرد،که جانب فلسفهورزی را در فلسفه تعلیم و تربیت اسلامی در پیش گرفته است، نقاط مثبت و منفی زیر را دارد که کاملا مورد قبول نویسنده نیست: نقطههای مثبت این رویکرد،بهرهگیری از فلسفه و مبانی آن در تدوین فلسفه تعلیم و تربیت اسلامی و دغدغه استفاده از متون دینی است؛زیرا بخشی از مبانی تدوین این نوع رشته علمی مراجعه به مبانی فلسفی است."