Abstract:
هدف این مقاله ارائه تبیینی از محدودیت فلسفه تربیت در جمهوری اسلامی ایران در رویارویی با مسئله ربط است. نخست از طریق تحلیل فلسفه وجودی سند تحول بنیادین و قرار گرفتن درون یک موقعیت مسئله دار، مسئله ربط و محدودیت الگوهای نظری برای هدایت عمل عاملان تربیت برجسته می شود؛ سپس از دیدگاه های عملی برای صورتبندی دوباره و روشن کردن ابعاد نااندیشیده این مسئله کمک می گیرد تا نشان دهد یکی از گونه های ممکن و مغفول ناسازگاری در کمین سند است. یافته ها نشان می دهد ایجاد «تحول بنیادین در نظام تعلیم و تربیت» مستلزم تحول نگرش ما به تکالیف و ماموریتهای فلسفه تربیت در جمهوری اسلامی ایران است. در نتیجه گیری به خلا های ناشی از نبودن رویکرد عملی برای غلبه بر مسئله ربط و ایجاد «تحول بنیادین در نظام تعلیم و تربیت» اشاره، و بر ضرورت در پیش گرفتن رویکرد عملی با نظر به محدودیت و نابسندگی رویکرد نظری کنونی تاکید می شود.
Machine summary:
"نتیجهگیری:التزام به نظریۀ تربیتی یا التزام به عمل تربیتی؟ سودمند است گهگاه،وقتی پی میبریم در حرفۀ خود بر طبق عادت فکر و عمل میکنیم، سؤالاتی بپرسیم که ما را وا میدارند برخی مفروضات نظری ناظر بر فهم و اعمال حرفهایمان را مورد تأمل قرار دهیم؛مثلا زمانی که فکر و ذهنمان معطوف به چگونگی وادارسازی معلمان برای به کارگیری مؤثر نظریههای تربیتی یا فلسفۀ تربیتی با هدف وقوع تحول بنیادین در نظام تعلیم و تربیت است،یک گام به عقب برداریم و بپرسیم،براستی التزام شایستۀ حرفۀ معلمی چگونه التزامی است؟آیا این التزام،لزوما التزام به یک نظریۀ علمی آکادمیک یا یک فلسفۀ تربیتی مدون است؟ آیا التزام شایستۀ حرفۀ تربیتی را میتوان با ترفندهای عقلانیت فنی به صورت نزولی یا فرمایشی محقق کرد؟آیا فیلسوفان برای تحقق این التزام،تعهد و التزامی دارند یا اینکه صرفا مأموریتشان تدارک چارچوبی نظری،نقشۀ راه یا الگوی نظری جامع مدون و گوشزد کردن التزام به آن است؟ اینک با تکیه بر یافتههای تحقیق باید به این پرسشها پاسخ داد.
گرچه اوضاع و احوال حاکی است که مأموریت فلسفۀ تربیت اسلامی در تولید نظریه و احکام مدون خلاصه شده است،روشنگریهای دیدگاههای عملی دربارۀ مفهوم عمل و نسبت نیات و سنتها با رفتار عاملان،چشماندازی دیگر به دنیای رفتار جاری تربیتی میگشاید که مانع از آن میشوند، فیلسوف تربیت با آسودگی خیال،فارغ از مشقت فهم معنای واقعی این اعمال،صرفا با تکیه بر تصور خود از تدریس،تنبیه،تشویق،ارزشیابی،تکلیف،رابطۀ معلم شاگرد،معلم مطلوب و نظایر آن به شیوهای کاملا نظری برای مدرسه نسخه بپیچد و انتظار التزام و ایجاد اصلاحات و تغییرات بنیادین در رفتار تربیتی داشته باشد."