Abstract:
مشکلات رفتاری بین کودکان آسیب دیده ی شنوایی صرف نظر از روش ارتباطی بسیار معمول و قویا با سبب شناسی ناشنوایی مرتبط است. به نظر می رسد.ارتباط موثر و روان بین والدین با کودکشان در خلال سال های آغازین کودکی (خواه زبان اشاره یا گفتاری) در تشویق بهزیستی روان شناختی در سرتاسر کودکی و
پس از آن مهم است. بنابراین، یکی از مهم ترین نقش های روان شناسان و دیگر متخصصانی که با خردسالان آسیب دیده ی شنوایی کار می کنند بالا بردن رشد مهارت های ارتباط مثبت و موثر به محض شناسایی آسیب شنوایی است. هنگام بروز مشکلات رفتاری جدی لازم است خانواده ها به خدمات متخصصان ماهر و به خوبی دوره دیده که نسبت به نیازهای خاص کودکان آسیب دیده ی شنوایی موقع شناس و اندیشناک هستند، دسترسی داشته باشند. این مقاله به بررسی اختلالات رفتاری معمول در کودکان ناشنوا می پردازد.
Machine summary:
"با فرض تأخیر زبان در بیشتر کودکان ناشنوا پیشبینیپذیر است که بسیاری از این کودکان وقتی نتوانند با آنچه فکر یا احساس میکنند ارتباط برقرار کنند، یا احساس گیجی کنند یا نفهمند از آنها انتظار میرود چه چیزی را انجام داده یا چرا انجام دهند سرخورده شده و کجخلقی میکنند.
همچون دیگر مشکلات رفتاری، والدین کودکان ناشنوا اغلب میگویند امکانپذیر نیست به نوپاهایمان توضیح دهیم چه میخواهیم آنها انجام دهند یا ممکن است احساس کنند منصفانه نیست در حالی که کودکشان هنوز هم موانع زیادی برای غلبه بر زندگی روزانهی خود دارد قواعدی را به او تحمیل کنند.
با وجود این، کمشنوایی در هر سنی میتواند رخ دهد و بنابراین ممکن است لازم باشد سمعک وقتی کودک در میانهی 2 سال بحرانی زندگی قرار دارد برای نخستین بار زده شود و زدن آن میتواند یکی از چندین جنبهی زندگی، که کودک بر آنها کنترل دارد، شود.
با وجود این، اگر کودک بتواند اندیشههایش را توصیف کند پرسیدن دقیق میتواند مشخص کند این اندیشهها در پاسخ به مشکل ارتباط ایجاد شدهاند یا درک چیزی که موجب نیاز به حفظ موضوع شده تا آنها احساس کنند کاملا فهمیدهاند، یا با رویدادهای جاری مرتبط نیستند.
برای نمونه، کودکان ناشنوا در مقایسه با کودکان دارای شنوایی بهنجار بیشتر احتمال دارد به طور ناشایستی صندلی خود را در کلاس ترک کنند، زیاد بدوند یا در آرام بازی کردن یا منتظر نوبت خود شدن با مشکل روبرو باشند.
اگرچه کودکان ناشنوا ممکن است اختلال نافرمانی مقابلهای داشته باشند بسیاری به دلیل ناکامی ناشی از این که نمیتوانند به طور مؤثری ارتباط برقرار کنند به جای اختلال نافرمانی مقابلهای دچار فوران خشم هستند."