Abstract:
ارائه ترجمهای روان و ضابطهمند از قرآن کریم، علاوه بر آگاهی به نحوه انتقال صحیح مطلب از زبان مبدا به زبان مقصد، با حفظ قالب معنایی و امانتداری نسبت به زبان مبدا، وتسلط بر علوم مختلف قرآنی، نیازمند اشراف مترجم بر برخی اصول و ضوابط زبانشناختی ادبی زبان وحی (عربی مبین) در نیل به این هدف مقدس بوده پشتوانهای محکم در پایبندی به اصل امانتداری وی خواهد بود. تبعیّت صفت از موصوف در تذکیر و تانیث، تبعیّت صفت از موصوف در مفرد و تثنیه و جمع، آمدن صفت بعد از مضاف و مضافالیه در ترکیب اضافی، قرارگرفتن جار و مجرور میان اسم و صفت آن، نحوه توصیف مضافالیه، توجه به افعل تفضیلی و عالی و یکسانی آن دو در عربی، روانتر بودن معنا ــ در برخی مواقع ــ درصورت ترجمه مضاف جمع عربی به مفرد، تطابق مبتدا و خبر در افراد و جمع، توجه به عدم جدایی ضمیر همراه فعل، توجه به ضمیر اشاره و صفت اشاره، آگاهی از ترجمه موصولات، توجه به ترجمه موصولی که حالت ندایی پیدا میکند، نحوه ترجمه حروف جر، هماهنگی وانسجام در ترجمه، توجه به وجوه و نظایر در سراسر قرآن از جمله مهمترین اصول زبانشناختیاند که باید در ترجمه فنی رعایت گردند تا محتوای کتاب آسمانی آن طور که هست در اختیار مخاطب قرار گیرد. در پژوهش حاضر، ضمن برشمردن اصول فوق، برای هر کدام مثال یا مثالهایی آورده و در ضمن آن مثالها اصول مذکور را تبیین کردهایم. در پایان نیز به برخی موارد دیگر، از جمله آیات الاحکام اشارتی داشتهایم.
Machine summary:
تبعیت صفت از موصوف در تذکیر و تأنیث، تبعیت صفت از موصوف در مفرد و تثنیه و جمع، آمدن صفت بعد از مضاف و مضافالیه در ترکیب اضافی، قرارگرفتن جار و مجرور میان اسم و صفت آن، نحوۀ توصیف مضافالیه، توجه به افعل تفضیلی و عالی و یکسانی آن دو در عربی، روانتر بودن معنا ــ در برخی مواقع ــ درصورت ترجمۀ مضاف جمع عربی به مفرد، تطابق مبتدا و خبر در إفراد و جمع، توجه به عدم جدایی ضمیر همراه فعل، توجه به ضمیر اشاره و صفت اشاره، آگاهی از ترجمۀ موصولات، توجه به ترجمۀ موصولی که حالت ندایی پیدا میکند، نحوۀ ترجمۀ حروف جر، هماهنگی وانسجام در ترجمه، توجه به وجوه و نظایر در سراسر قرآن از جملۀ مهمترین اصول زبانشناختیاند که باید در ترجمۀ فنی رعایت گردند تا محتوای کتاب آسمانی آن طور که هست در اختیار مخاطب قرار گیرد.
در تحقیق پیش رو، سعی نگارنده بر این است که علاوه بر تأکید بر برخی مقررات و ضوابط عمومی در ترجمۀ قرآن، معیارهای زبانشناختی دقیقی را در انتقال مفاهیم و معانی آن به زبان مقصد مورد بحث قرار داده و معرفی نماید؛ چرا که با کاوشی موشکافانه در برخی ترجمههای موجود میبینیم مترجم بدون در نظر گرفتن برخی قواعد زبانشناختی و ادبی اقدام به ترجمه نموده است.
مثال: «هم فیها خالدون» (بقره، 257) مصباحزاده: ایشان در آن جاودانیان هستند قمشهای: این گروه در آن همیشه خواهند بود پورجوادی: آنان جاودانه در آتشند خرمشاهی: در آن جاودانه میمانند با توجه به اصل مذکور، ترجمۀ پورجوادی و خرمشاهی صحیح است، ولی مصباحزاده خبر را به صورت جمع ترجمه کرده است.