Abstract:
گذار نظام برنامهریزی درسی ایران به سمت عدم تمرکز در طراحی و تدوین برنامة درسی، با تأکید بر برنامهریزی درسی مبتنی بر مدرسه(دکتر نادر سلسبیلی)
نظام طراحی، تدوین و اجرای برنامههای دورة آموزش عمومی و متوسطه ایران با چالشها و آسیبهای زیادی، چه از نظر برداشت از مفهوم برنامة درسی و چه از نظر طراحی و تدوین برنامة درسی، روبهروست. از مهمترین چالشها و آسیبهای این نظام، متمرکز بودن نظام طراحی و تدوین برنامة درسی و انعطاف نداشتن در برنامههای درسی است. برنامههای درسی کم توجه با بیتوجه به تفاوتهای فردی و شناختی دانشآموزان، کم توجه به تفاوتهای اقلیمی، فرهنگی، اجتماعی، قومی، منطقهای، کم توجه به تحولات علمی، آموزشی، فرهنگی در تراز جهانی، کم توجه با بیتوجه به رویکردهای جدید و تحولات حوزة برنامة درسی و انتظارات تازه از برنامههای درسی است.
گذار نظام برنامهریزی درسی ایران به سمت عدم تمرکز در طراحی و تدوین برنامههای درسی و تأکید بر برنامههای درسی مبتنی بر مدرسه، که در حقیقت نوعی فلسفة عمل در سطح مفهومی و ادراکی نیز هست، امری حتمی است. اما فرایند تغییر به سمت تمرکز زدایی و ایجاد انعطاف نامحدود نیست و با موانع و محدودیتهایی روبهروست که مهمترین آنها به ادراکات معلمان، سطح تخصص و توانایی آنها در استفاده از پژوهش و برنامهریزی بر میگردد. در عین حال، برنامههای درسی باید درجههایی از وحدت و هماهنگی ملی نیز به همراه داشته باشد.
Iranian curriculum development system (K-12) is faced with both theoretical(conceptual) and practical problems. Among the most significant problems is thecentralized character plaguing both the design and the development process,leading to predetermined programs with dismal flexibility. Such curricula are toa great extent irresponsive to individual differences of students, differences insocio-cultural conditions in various regions of the country and newdevelopments in the global field of curriculum studies. This is while manyfactors, educational and otherwise, have contributed to the rising skepticismabout the virtues of centralized curriculum in many parts of the world.Review of relevant literature had in fact indicated that 1980's have been the eranotable for failures in large scale curriculum reform produced by central bodies.The last decade of 20th century, however, is ripe with recommendations whichfavor decentralized policies in the curriculum decision making process.Decentralization in the design and development is thought to contribute to theimprovement of the quality of the school by providing for teachers‘ participationand making the school a more attractive working environment, in turn,mitigating against teacher burnout and student apathy.
Machine summary:
در حوزهی برنامهی درسی،انتقال این قدرت از سطح متخصصان موضوعی و برنامهریزان درسی و مدیران پروژههای متمرکز در دفاتر مرکزی برنامهریزی درسی به سطوح پایینتر در سطح مناطق و مدارس و بیشتر به معلمان و مدیران به مفهوم تمرکززدایی است که در جهت انتخاب یا سازگارسازی محتوای کتابهای درسی یا در سطحی بالاتر،از نظر تمرکززدایی و اقتدار مدرسه به صورت طراحی و تولید برنامههای درسی و نوآوری در دروس گوناگون، در سطح مدرسه و در انطباق با نیازها و اقتضائات محیط آموزشی صورت میپذیرد.
باتوجه به ضعفهای درونی برنامههای درسی و نظامهای برنامهریزی درسی متمرکز،تجربیات نظامهای آموزشی در زمینهی تمرکززدایی،که مواردی از آنها مطرح شد،ضعفها و کاستیهای اساسی برنامههای درسی دورههای آموزش عمومی و متوسطهی ایران و فرآیند تولید چنین برنامههای درسی در قالب نظامی کاملا متمرکز،که در مقابل نفوذ عوامل اصلی فرآیند یاددهی-یادگیری چون معلم و دانشآموز کاملا بسته است و برنامههای درسی حالت تجویزی و انتقال معلومات دارند،بیش از همه ضرورت تمرکززدایی از این نظام را به قصد ایجادانعطاف و تحول در برنامههای درسی موجود محسوس میکند.
این گذار نظام برنامهریزی درسی در ایران حرکتی دوسویه میطلبد که هم از طرف بالا به پایین و متضمن مدیریت کلان نظام آموزشی و تصمیمگیری آموزش و پرورش ایران در هویت دادن اقتدار و قدرت انتخاب مدرسه و معلمان در کار آموزش و هم از پایین به بالا،یعنی از سوی معلمان و فرهنگیان و کادر مدرسه در جستجوی ارتقای تخصصی آموزشی،پژوهشی و برنامهریزی و قبول مسئولیت و درگیری بیشتر در زمینههای پژوهشی و برنامهریزی و تقویت انجمنهای تخصصی و هماهنگی بیشتر در حرکت تحولجویانهی مدارس،در حوزهی طراحی و تدوین و اجرای برنامهی درسی و تصمیمگیری آموزشی است.