چکیده:
در قرن نهم هجری، تیموریان نوعی سیاست مذهبی در پیش گرفتند که می توان آن را «بازگشت به الگوی تسنن خراسانی» تعبیر کرد. مخالفت با این رویکرد، با پشتیبانی قدرت سیاسی جانشینان تیمور و به ویژه شاهرخ، سرکوب و یا وادار به هجرت از خراسان شد. از شخصیت هایی که در دوران سلطنت شاهرخ، مظنون به فعالیت ها و اندیشه های ناهمساز با مشی فکری ـ مذهبی حکومت شد، شیخ صائن الدین علی ترکه (835 ـ770ق) است. این مقاله، در پی آن است تا با روش تحقیق کتابخانه ای به ویژه با استناد به آثار صائن الدین ترکه، به واکاوی این سوال اصلی بپردازد، که با وجود مشی مصالحه جویانه ی صائن الدین، چرا حکومت همواره نسبت به وی بدگمان بود. بنابرین، مساله ی اصلی مقاله تبیین نسبت سیاست مذهبی حکومت شاهرخ با پسندهای فرهنگی صائن الدین ترکه می باشد.
Timurids adopted a specific religious policy which canbe interpreted as "recrudescence to the Khurasanian Sunnism paradigm" during 9th century AH/ 14th century AD. Opponents of this attitude had been repressed by the support from political power of Timur's successors notably Shahrukh. Shaikh Saen al-din Ali Turkeh (770-835 AH) is amongst those whose activities and ideas was suspected as inconsistent with intellectual-religious policy of the government. The aim of this article is to answer this question that regardless of Saen al-din's amicable tack، why government was always distrusted him. Therefore، the main issue of this article is to explain the connection between Shahrukh's religious policies with Saen al-din Ali Turkeh's preferences.
خلاصه ماشینی:
١ عمده ترین مـواردی کـه در این مقدمه ها، مورد تأکید قرار گرفته است شخصیت علمی و آثار قلمی صائن الـدین و نیـز اشاره به ابتلائات او می باشد، اما هنوز هیچ نوشتاری در خصوص تحلیـل تـاریخی نحـوه تعاملات صائن الدین و حکومت شاهرخ تیموری ، به ویژه با تأکید بـر موضـوع «بازگـشت تسنن خراسانی به عرصه سیاست »، ملاحظه نشده است .
٣ صائن الدین در مورد محتوای اتهامـاتی کـه در ایـن دو بـار احـضار، متوجه او کرده بودند، سخنی نمی گوید، اما با توجه به این که در هر دو بـار، صـائن الـدین موفق شده است «عنایت و نوازش و انعام » شاهرخ و بایسنقر را جلب کند، می توان حدس زد که حداقل در این مرحله اتهامات ، سیاسی نبوده است .
تا زمانی که اتهامات حـول محـور پاکدسـتی او در منـصب قـضا و یـا سـلامت اعتقادی او و یا حتی شطحیات صوفیانه ای که بر قلمش جاری شده بود می گردید دفاعیات او نیز کارساز بود؛ به گونه ای که احضارهای اول و دوم او به هرات نه تنها از حرمت او در نزد حکومت نکاست بلکه با تفویض مجدد منصب قضا و تـدریس ، حکومـت حـسن ظـن خود را نسبت به او تجدید کرد، اما اتهام جدیدی که پس از سوء قصد به شاهرخ به او وارد شد، تهمت انتساب به حروفیه !، اتهامی نبود که رفع آن به سادگی میسر باشد و صائن الـدین تا آخر عمر گرفتار مرارت های این اتهام شد.