چکیده:
بررس اوضاع و شرایط اقتصادی،اجتماعی و سیاسی بهطور اعم و تجزیه و تحلیل وضع بازار،امکانات و محدودیتهای سازمان بهطور اخص،راههایی را برای محدود ساختن،ادامه وضع موجود و یا توسعه کسب و کار پیش پای صاحبان کار قرار میدهد.اما بدیهی است که هر راهی را نه بدون مطالعه میتوان پذیرفت و نه نسنجیده میتوان رد کرد.قاعدتا باید معیارهایی را برای ارزیابی راههای مورد بحث،که میتوانند گزینهها یا شقوق استراتژیک نامیده شوند،به کار برد. تطبیقپذیری،قابلیتپذیرش،و امکانپذیری را میتوان بهعنوان سه معیار کلی،برای تصمیمگیری در مورد گزینههای استراتژیک به کار برد.با استفاده از معیارهای مذکور میتوان تشخیص داد که یک گزینه استراتژیک مثلا با اهداف سازمان تا چه حد "متناسب"است،و مثلا از نظر ریسک و مخاطرهآمیز بودن تا چه حد برای افراد ذیربط"پذیرشپذیر"یا"قابلقبول"است و تا چه حد به اجرا گذاشتن آن"امکانپذیر"است(آیا مثلا بودجه موردنیاز برای اجرای آن را میتوان فراهم کرد؟) این مقاله با هدف ارائه دادن چند پیشنهاد برای ارزیابی گزینههای استراتژیک نوشته میشود.طی این مقاله موارد زیر مرور خواهد شد: الف-نحوه بررسی مقدماتی گزینهها قبل از ارزیابی دقیق تک تک آنها ب-روشهای بررسی"تطبیقپذیری"و"قابلیتپذیرش"و"امکان پذیری"هر گزینه باتوجه به معیارهایی از قبیل: 1-عایدی منتج از هر استراتژی باتوجه به هزینهای که اجرای آن دربردارد. 2-میزان ریسکی که هر استراتژی دربردارد. 3-حد"امکانپذیری"هر استراتژی. ج-نگرشی بر نحوه گزینش استراتژیهای آینده به وسیله سازمانها
خلاصه ماشینی:
"ریسک منتج از اخذ وام بلندمدت برای تامین هزینههای اجرای یک استراتژی را با استفاده از روش تحلیل نقطه سربه سری،که در ادامه توضیح داده میشود،تا حدودی شهرداری منطقه مرکزی شهر خیال دارد در یک محل مرکز شهرکه بیشتر جنبه تاریخی دارد یک پارکینگ بزرگ چند طبقه بسازد: برخی از هزینهها و منفعتهای این اقدام به شرح زیر است: هزینهها 1-تهیه محل 2-هزینه ساختن ساختمان پارکینگ 3-از دست دادن یک فضای تاریخی 4-افزایش سفرهای داخل شهری منفعتها 1-ایجاد کردن امکمان کسب درآمد 2-کاهش تراکم اتومبیل در خیابانها مبنای تعیین مبلغ محل در اختیار شهرداری و قیمت محلی زمین معلوم است.
تجزیه و تحلیل حساسیت در مورد تاثیر عدمتحقق فرضیههای مذکور بر نتایج موردتوقع(مثلا سود)از استرانژی بحث میکند و در مورد مثالهای یاد شده جویای پاسخ به سئوالاتی میشود از قبیل:اگر تقاضا،سالانه 1 یا 10 درصد افزایش پیدا کند در آن صورت نتایجی که پیشبینی میشد از اجرای استراتژی عاید شود چه تغییری خواهد یافت؟آیا توجه به نتایج بروز این اتفاقات احتمالی،از نظر تصمیمگیرندگان را نسبت به استراتژی تغییر نخواهد داد؟چنین سئوالاتی ممکن است در مورد دیگر فرضیههای بنیادی هر استراتژی پرسیده شود.
بنابراین اولا ضمن به کار بردن فنون علمی و عقلایی برای ارزیابی استراتژیها،جنبههای سیاسی قبول و رد آنها نیز باید در نظر گرفته شود و ثانیا باتوجه به اینکه رهنمودهای منتج از به کار بردن فنون ارزیابی استراتژیها واقعیتهای مطلقی نیستند،باید این آمادگی وجود داشته باشد که اگر ضمن اجرای یک استراتژی اتفاقات جدیدی روی دهد و یا واقعیتهایی غیرواقعبینانه بودن توصیههای ناشی از روشهای علمی ارزیابی استراتژیها را محرز سازد در مورد اقداماتی که از قبل برنامهریزی شده تجدیدنظر به عمل آید."