چکیده:
کسب مهارت ها و شناخت، مستلزم رویارویی با تجارب یادگیری مناسب می باشد و اگر دانش آموز در معرض این تجارب قرار نگیرد هرگز نمی تواند مهارت ها و شناخت مورد نظر را کسب کند. در این مقاله با استناد به این دیدگاه که فقدان و نبود بعضی از تجارب می تواند به اندازه تجاربی که دانش آموزان کسب می کنند بر یادگیری تاثیر بگذارد. به مطالعه کاستی های برنامه درسی زبان انگلیسی دوره متوسطه با تاکید بر محتوا پرداخته شده و معیار آن برای کشف این کاستی ها رویکرد ارتباطی بوده است. با توجه به اهمیت معناداری فعالیت ها در رویکرد ارتباطی و هم چنین تقویت مهارت های زبان آموزی و توانش ارتباطی به عنوان هدف آموزش زبان در این رویکرد، سه مقوله هدف، چهار مهارت اصلی زبان آموزی و فعالیت های کتب درسی و هم چنین اصول و ویژگی های رویکرد ارتباطی مورد تحلیل و ارزیابی واقع شد. نتایج این مطالعه نشان می دهد هدف از تالیف کتب درسی مربوطه آموزش اجزا و عناصر زبان می باشد و این کتب بر مبنای نظریه های ساختارگرا شکل گرفته است. در میان مهارت های چهارگانه زبان آموزی به مهارت نوشتن در قالب جمله بر اساس نکات دستوری مشخص شده بیشتر پرداخته شده و فعالیت ها غالبا با تاسی از روش های سنتی در قالب کاربردهای مکانیکی جمله ها و الگوهای زبانی می باشند در حالی که فعالیت های معنادار بر اساس بافت و متن معنادار تنظیم می شوند نه جمله های مجزا و پراکنده
Knowledge and skills acquisition require adequate learning experiences. Based on Eizner''s view this study investigated shortcomings of English courses at secondary schools. To this end a communicative approach was adopted with emphasis on content. Given the importance of activities in communicative approach and reinforcement of language skills and communicative competence، three dimensions of goals، four basic language skills، and English textbooks were analyzed. Results indicated that main goal pursued in the textbook was language components based on the structuralist perspective. Writing skills with emphasis on grammatical precision received more attention compared to others، following traditional stylistic sophistication and mechanistic applications and models.