چکیده:
در این مقاله نسبت بهینه پوشش ریسک حداقل کننده واریانس برای قراردادهای آتی سکه بهار آزادی مورد معامله در بورس کالای ایران با استفاده از رهیافت های مختلف اقتصادسنجی مورد برآورد و مقایسه قرار گرفته است. نتایج حاکی از آن است که درنظرگرفتن سررسیدهای متفاوت به عنوان قیمت های آتی، مقدار نسبت بهینه پوشش ریسک را به صورت کلی تغییر می دهد؛ به طوری که اگر نخستین سررسید به عنوان قیمت قرارداد آتی منظور شود نسبت بهینه پوشش ریسک بیشتر از حالتی است که دومین سررسید به عنوان قیمت آتی لحاظ گردد. همچنین، نتایج حاکی از آن است که نسبت های بهینه پوشش ریسک روش های مختلف نسبت به استراتژی پوشش ریسک ساده (نسبت پوشش ریسک برابر یک) برتری دارند. در نهایت، نسبت های بهینه پوشش ریسک متغیر طی زمان که با استفاده از حالت های مختلف روش GARCH تخمین زده شده اند در مقایسه با نسبت های بهینه پوشش ریسک ثابت لزوما توانایی بیشتری در کاهش ریسک ندارند.
The paper estimates and compares the minimum variance optimal hedge ratios (OHR) for gold coin futures contracts traded in Iran Mercantile Exchange (IME)، applying various econometric methods. Results of the paper indicate that considering different maturities for futures prices، brings considerable changes to the outcome، in a way that if the first maturity date is regarded as the price for the futures contract، hedge ratios shall exceed that of the second maturity date. The findings also reveal that optimal hedge ratios computed through alternative econometric methods outperform simple hedge strategy (optimal hedge ratio equal one). The final conclusion is that، time-variant optimal hedge ratios derived from GARCH models are not necessarily better capable of reducing the risk، comparing time-invariant optimal hedge ratios.
خلاصه ماشینی:
com در اين مقاله نسبت بهينه پوشش ريسک حداقل کننده واريانس براي قراردادهاي آتي سکه بهار آزادي مورد معامله در بورس کالاي ايران با استفاده از رهيافت هاي مختلف اقتصادسنجي مورد برآورد و مقايسه قرار گرفته است .
Quadratic Utility Function حداقل کننده ريسک بوده و بازدهي انتظاري سبد دارايي را در تعيين نسبت بهينه پوشش ريسک مدنظر قرار نمي دهد، اما در به کارگيري اين روش مي بايست به اين نکته توجه نمود که ساير روش هاي مذکور نيز عاري از مفروضات غيرواقعي شبيه آنچه در مورد روش (MV) وجود دارد، نبوده و هر يک داراي مزايا و معايب مربوط به خود مي باشند؛ بنابراين آنچه بين محققان مورد توافق مي باشد اين است که تقريباً در تمام مطالعات روش حداقل واريانس (MV) به عنوان ملاک مقايسه ساير روش ها با آن مورد پذيرش مي باشد.
h نيز نسبت بهينه پوشش ريسک به دست آمده از روش هاي مختلف تخمين است که تعداد قراردادهاي آتي مورد نياز براي پوشش ريسک نوسان قيمت دارايي پايه را تعيين مي نمايد.
نکته حائز اهميت اين است که نسبت هاي بهينه پوشش ريسک روش هاي OLS،VAR و VECM در تمام دوره زماني مورد بررسي ثابت بوده و صرفاً يک عدد معين خواهند بود که تعيين کننده تعداد بهينه قراردادهاي آتي است که فرد سرمايه گذار مي بايست براي مقابله با ريسک نگهداري نمايد.
نسبت بهينه پوشش ريسک قراردادهاي آتي سکه بهار آزادي مورد معامله در بورس کالاي ايران از روش VECM براي سناريوهاي زماني مختلف (به تصویر صفحه مراجعه شود) * ضريب β همان نسبت بهينه پوشش ريسک مي باشد که در معادله (١٣) تصريح شده است .