چکیده:
بررسی های چندگانه در سطوح و جوانب مختلف مطالعات گونه شناسی دینداری داخلی نشان می دهد که این پژوهش ها فاقد الگویی جامع و منطقی برای گونه شناسی دینداری اند. این فقدان الگو و چارچوب مطالعه از حیث منطق، فرایند و روش مطالعه، تحقیقات پیشین در این زمینه را دچار آشفتگی های عدیده و نقایص جدی ساخته است. احراز این مدعا، مستلزم مرور و نقادی تحقیقات گونه شناسی دینداری به منظور دستیابی به الگویی برای مطالعات گونه شناسی دینداری آتی است. نتایج این تتبع و نقادی، در پژوهش حاضر نشان می دهد، نقایص مطالعات پیشین، ناظر بر: عدم تعریف دقیق مفاهیم، عدم اشاره به شیوه، موضوع و معیار گونه شناسی، تشریح نساختن مسیر مطالعه و نهایتا فاقد منطق بودن این گونه شناسی ها است. این پژوهش با ارائه «نقشه پیشینه» مطالعات گونه شناسی دینداری، راهکارهایی را جهت رفع این کاستی ها پیشنهاد نموده و نهایتا چارچوب پیشنهادی خود را برای مطالعات گونه شناسی دینداری ارائه می نماید.
Multifaceted studies of different levels and aspects of domestic typological studies of religiosity indicate that these studies lack a comprehensive and logical model for typological study of religiosity. This lack of model and framework، has caused the previous studies suffer from several disarrays and serious defects. In order to prove this contention، it is necessary to review and critically study the typological studies of religiosity in order to attain a model for future typological studies of religiosity. The findings of the present critical study and research indicate that the shortcomings of the previous studies include the followings: lack of proper definition of concepts، lack of allusion to the method، subject and criterion for typology، lack of illustration of the path of study and finally lack of logic in these typological studies. Through offering a “background map” of typological studies of religiosity، the present paper has presented some solutions for removal of the said shortcomings and finally has proposed a framework for typological study of religiosity.
خلاصه ماشینی:
اما به طور خاص ، گونه شناســي دينداري به نسبت ساير زمينه هاي تحقيقاتي جامعه شناسي دين ـ مانند مطالعه ميزان دينداري ـ حجم کمتري از پژوهش ها و تحقيقات دانشــگاهي را به خود اختصاص داده اســت و علي رغم گام هايي که در اين زمينه برداشــته شده ، مي توان اذعان کرد هنوز در ابتداي راهيم .
(محدثي ، ١٣٧٩) مروري اجمالي بر مطالعات مذکور نشــان مي دهد که در اين زمينه نه تنها مطالعات اندکي (به نســبت ساير زمينه هاي مطالعاتي جامعه شناســي دين مانند سنجش ميزان دينداري ) صورت گرفته ؛ بلکه پژوهش هاي انجام شده نيز بعضا از جنبه هاي متعددي واجد برخي نقصان هايي است که بايد با نقادي ژرف ، بازنگري در اجزاء مسير و دست يازيدن به چارچوبي مطمئن براي گونه شناسي ، در پژوهش هاي آتي برطرف گردد.
رهيافت هاي گونه شناسي دينداري به شيوه گموعنه فشنسشي قاياسساينه تفسيري جامعه شناسانه کديور (١٣٨٥) استقرايي کيفي قياسي کمي مجتهديشبستري (١٣٨١) اسدي (١٣٩٠) گنجي و هلالي (١٣٩٠) ملکيان (١٣٧٨) خسروخاور (٢٠٠٧) حبيب زاده (١٣٨٤) سروش (١٣٧٨) فراستخواه (١٣٨٦) ميرسندسي (١٣٨٣) غلاميزاده بهبهاني (١٣٨٥) توسلي و مرشدي (١٣٨٥) آروين (١٣٨٤) شايگان (١٣٨٦) محمدي اردکاني (١٣٨٢) ملاحسني (١٣٨١) نيک پي وخسروخاور(١٣٨٢) آزادارمکي وغياثوند(١٣٨١) نيک پي (١٣٨٠) بياباني (١٣٨١) هوشنگي (١٣٨٦) شکل ١: نقشه پيشينه مطالعات گونه شناسي دينداري نقد مطالعات پيشين و ارائه راهکارها به منظور پاسخ به سؤال دوم و سوم اين مقاله بايد با توجه با اجزاي پژوهش گونه شناسي ، به نقد و ارزشيابي مطالعات پيشين که ناظر بر اجزا، عدم تعريف مفاهيم و مسير گونه شناسي اســت پرداخته و سپس راهکارهاي پيشنهادي خود براي رفع نواقص مطالعات پيشين را پيشنهاد نماييم .