چکیده:
انوان صوفی در طریقت بکتاشیه در آناتولی دوره سلجوقیان روم مسأله ی پژوهش حاضر بررسی وضعیت اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی زن در طریقت بکتاشیه در آناتولی دوره ی سلجوقیان روم است. یافته های اساسی پژوهش نشان می دهد که طریقت بکتاشی گام مهمی در شکستن سنت های مربوط به زنان برداشت و به نوگرایی در این زمینه دست زد. بانوان از میان طبقات مختلف اجتماعی با تعالیم صوفیانه در ارتباط بودند. آنان در کنار مردان به برگزاری و شرکت در مراسم و آیین های صوفیانه مبادرت می ورزیدند و وظیفه ی پذیرایی از جوانمردان بر عهده ی این بانوان بود. ازدواج و فرزندداری نه تنها خللی در فعالیت های ایشان ایجاد نمی کرد بلکه امنیت  آنها را در حضور هر چه بیشتر در اجتماع تضمین می نمود. این بانوان هم چنین به اداره امور خانقاه و تکیه می پرداختند و حتی به مقامات معنوی چون دریافت الهامات روحانی نایل می آمدند. آناتولی، سلجوقیان روم، طریقت بکتاشیه، زنان صوفی، Anatolia
The issue of this article is to study the social، economic and cultural situation of woman in Bektashi Order in Anatolia during Seljuks of Rum. The main findings of this study show that Bektashi Order had an important role in innovation of traditions related to women and paved the way for modernity. Ladies from various social classes were related to mystical doctrines. They celebrated rituals and attended in Sufism ceremonies. They were responsible for reception of chivalrous. Not only marriage and taking care of children did not prevent them from their activities، but also provided their security in the society. These ladies also managed the affairs of Khanghah and Tekyeh and even reached to the spiritual rank such as receiving divine inspiration.
خلاصه ماشینی:
این منابع در کنار مناقب نامه ی منتسب بـه حـاجی بکتـاش ولـی ٢ ثابـت می کنند که به راستی عارفی به نام حاجی بکتاش نیشابوری خراسانی در قید حیات بود که در قرن هفتم قمری به عنوان «پیر اخیان » در آسیای صغیر پیروانی داشت ، اما این امـر، بـه معنی وجود طریقتی منسجم به این نام (بکتاشیه ) در آن دوران نیست و شاید ایـن طریقـت ابتدا همانند دیگر طریقت ها یک مسلک صوفیانه در درون دایره شریعت بود و بعدها توسط مریدان وی شکل طریقت به خود گرفت .
Turk Edbiyat Tarihi, Ankara: Akcag, p ,(٢٠٠٩ ) ,̈lupruKo) اما وی در کتاب صوفیان نخـستین در ادبیات ترک به رغم شباهت های ظاهری طریقت بکتاشیه با یسویه پیوندشان را مورد تردید دانسته اسـت هر چند حاجی بکتاش را از مریدان احمد یسوی معرفـی مـی کنـد؛ محمـدفؤاد کوپرولـو(١٣٨٥)، صـوفیان نخستین در ادبیات تـرک ، ترجمـه و توضـیح توفیـق سـبحانی ، تهـران : انجمـن آثـار و مفـاخر فرهنگـی ، ص١٥٧ـ١٥٥؛ هانری کربن بکتاشیه را متأثر از حروفیـه مـی دانـد؛ هـانری کـربن (١٣٨٨)، تـاریخ فلـسفه اسلامی ، ترجمه جواد طباطبایی ، تهران : کویر، ص٤٤٠ـ٤٣٩؛ ولی ذکر این نکته ضروری اسـت کـه حـاجی بکتاش حدود دو قرن پیش از مرگ فضل الله استرآبادی می زیست و این تأثیر و تأثرات در طریقت بکتاشی به زمانی پس از حیات حاجی بکتاش تعلق دارد.
٢. میکاییل بایرام ادعا می کند فاطمه باجی در مناقب حاجی بکتاش ولی که به تصریح نگارنده مناقـب نامـه دختر فردی به نام سید نورالدین است ، دختر شیخ اوحدالدین کرمانی و فرزند معنوی سید نورالدین اسـت و ایشان سندی نیز برای این ادعا ارائه نمی نمایند.