چکیده:
به موجب روایات، وظیفه ایجاد فضای مناسب برای انجام تکالیف دینی و عبادی، از جمله فریضه مهم حج، بر عهده حاکم اسلامی است. بر این اساس، از طرفی بر ولی امر مسلمین واجب است، چنانچه مسلمانان حج را ترک کردند، گروهی را به حج بفرستد؛ هرچند که از بیت المال در این مقصود هزینه نماید و فرقی نمی کند که ترک حج به خاطر عدم امنیت راه یا ناامنی حرم یا صد مسجدالحرام و یا به دلیل عدم استطاعت مالی و یا امتناع افراد مستطیع از حکم الهی باشد. از طرف دیگر، بنا بر مفاد ادله اثبات ولایت فقیه، حاکم اسلامی بر تمام اموری که حفظ اسلام و جامعه اسلامی منوط به آن است، ولایت دارد. لذا چنانچه مصلحتی مهمتر از مصلحت خالی نشدن خانه خدا از زائر اقتضاء کند، می تواند به تعلیق یا تعطیلی آن حکم کند. تقابل این حکم با تکلیف حاکم مبنی بر اعزام مسلمانان به حج، تقابل حکم حکومتی با حکم اولی شرعی است.
According to certain Islamic traditions، it is incumbent upon a Muslim ruler to pave the ground for Muslims to perform their ritual practices، including going on a pilgrimage to Mecca. Accordingly، on the one hand، a Muslim authority has the responsibility to provide facilities for people to go on a pilgrimage to Mecca in case people stop doing it، though he has to pay the cost of this religious expedition from public treasury، no matter the cessation of the pilgrimage is due to some problems such as road safety، or the insecurity of Mecca or some sort of occasional prohibitions by local rulers or even when the pilgrims cannot afford or bear the expense of the pilgrimage or when the pilgrims can afford the pilgrimage but refuse to do it and do not act on the divine commandments. On the other hand، according to what we conclude from the argument for the authority of a Muslim jurist، a Muslim ruler has the authority over all the affairs that can ensure that Islam and Muslim community are preserved. Therefore، if there is an interest more important than that of going on a pilgrimage to Mecca with the intention of not leaving the House of God without pilgrims، the Muslim ruler can order people to suspend their pilgrimage to Mecca or make them cease to go on a pilgrimage. The noticeable contrast between this order with that of the ruler that dictates people to go on a pilgrimage expedition to Mecca can be taken a contrast between a governmental law or decree and primary judicial decree.
خلاصه ماشینی:
در هر حال، آنچه در این بحث مهم است، این است که بر فرض، اگر در سالی کسی از مسلمانان به حج مشرف نشود و مسجدالحرام و کعبه معظمه خالی از حجاج باشد یا به دلیل عدم وجود استطاعت (مالی، بدنی، طریقی و زمانی) برای آنها و یا به خاطر طغیان و سرکشی افراد مستطیع در ادای حج واجب یا مستحب، آیا حاکم و ولی امر جامعه اسلامی، در قبال آن وظیفهای دارد؟ در ادامه با اشاره به تکلیف حاکم اسلامی نسبت به اعزام مسلمانان به حج، وظیفه و مسؤولیت او در قبال تعطیلی حج و عوامل آن بررسی میشود و در نهایت، تعطیلی حج توسط حاکم اسلامی با اشاره به پیشینه و تبیین تقابل آن با تکلیف او مبنی بر اعزام مسلمانان به حج، بیان میشود.
خلاصه آنکه این روایات، بهروشنی دلالت میکنند که تعطیلنشدن کعبه معظمه از حجاج و زوار، مطلوب واجب شارع مقدس است و از آنجا که ولایت امر بر امت اسلامی جعل شده تا اهداف و مصالح احکام شارع برای مسلمانان تحقق یابد و آنها بتوانند آن را کسب کنند، اگر بیت الله الحرام خالی از زائر و حاجی شود، وظیفه حاکم اسلامی آن است که این هدف تأکیدیافته را با اعزام عدهای از مسلمانان به آنجا و ادای حج، محقق سازد؛ هرچند از بیت المال در این راه خرج کند.
تا اینجا روشن شد که حاکم اسلامی و ولی امر مسلمانان در قبال تعطیلی حج مکلف است و برای اینکه حج تعطیل نشود باید گروهی را هرچند با هزینه بیت المال به حج بفرستد، منتها سؤالی که در اینجا مطرح میشود این است که اگر مسلمانان به دلیل ناامنی طریق یا حرم یا منازعات سیاسی و مذهبی و یا حتی صد مسجدالحرام و ...