چکیده:
ماهيت وظايف در بخش دولتي به گونه اي است كه فرايند تصميم گيري كاركنان و مديران مي تواند به علت وجود منافع متعارض و تعارض نقش ها به مسئله اي غامض و پيچيده تبديل گردد. امروزه شاهد هستيم كه با به سر بردن در عصر بحران اخلاقي و كاهش شديد اعتماد مردم نسبت به رعايت جنبه هاي قانوني و اصول اخلاقي توسط خدمتگزاران بخش دولتي، موج مسئوليت گرايي گريزناپذيري در ميان مسئولان سازماني و پژوهشگران شكل گرفته است. بررسي ادبيات پژوهش بر اهميت وجود مسئوليت ذهني بالا براي برقراري تعادل بين منافع متعارض و رويارويي با مسائل غامض اخلاقي، به عنوان اجزاي جدانشدني وظايف دولتي، صحه مي گذارد. پژوهش حاضر با روش تركيبي با هدف شناسايي سازوكار هاي ارتقاء مسئوليت ذهني كاركنان بخش دولتي در 23 سازمان خدمات عمومي كشورمان انجام شده است. در بخش كيفي اين پژوهش سه دسته سازوكار شامل سازوكار هاي سازماني، مديريتي و شغلي براي ارتقاء مسئوليت ذهني شناسايي شدند. در بخش كمي پژوهش نيز مشخص شد كه بين بهره گيري از اين سازوكارها در وضع موجود و وضع مطلوب آنها فاصله معناداري در سازمان هاي خدمات عمومي كشورمان وجود دارد.
خلاصه ماشینی:
Goleman امصقوللي دسته هاي مفهومي کدها کارمندان بايد استقلال کاري داشته باشند؛ کارمندان بايد علاقه ذاتي استقلال کاري نســبت به کارشان داشته باشــند؛ کار بايد براي فرد جذابيت داشته جذابيت کار باشد و خسته کننده نباشد؛ افراد بايد به کار و محيط کار علاقه داشته چالشي بودن کار باشند؛ فرد بايد احساس کند کار مهمي را انجام مي دهد؛ کارها بايد اهميت کار شغلي در سازمان با دوستي و صميميت انجام شود؛ غني بودن شرح شغل ؛ بازخورد کار فــرد نتيجه کارهايي را که انجام مي دهد عيناً ببيند؛ هدف کار دقيقاً چشم انداز کار براي افراد روشن باشد؛ فرد بايد چشم انداز کاري را که انجام مي دهد تناسب بين ويژگي هاي بداند؛ کارمندان بايد در جريان پيشــرفت و روال کارها باشند؛ وجود شغل و شاغل تناسب بين ويژگي هاي شغل و ويژگي هاي شاغل مدير بايد به اخلاقيات پايبند باشد؛ برگزاري جلسات ماهانه يا سالانه بيــن مدير و کارمندان براي بهبود روابط ؛ مدير تلاش هاي کارمندان را جــدي بگيرد و به آنها توجه کند؛ وجود رابطه شــفاف و خالصانه بين مدير و کارمندان ؛ مدير کاريزما داشــته باشد؛ مدير به نيازهاي کارکنان توجه داشته باشد؛ مدير به وضعيت معيشتي کارکنان توجه مدير اخلاق محور داشته باشد؛ مدير کارکنان را از نظر عاطفي حمايت بکند؛ مدير بايد شخصيت مدير به کارکنان کمک فکري بدهد؛ مدير بايد انتقادپذير باشد؛ مدير بايد به مديريتي ارتباطات اثربخش خرد جمعي اعتقاد داشته باشد؛ مدير بايد کارکنان را مشارکت بدهد؛ مديريت مشارکتي مدير بايد به کارکنان احترام بگذارد؛ مدير نبايد در رفتار با کارکنان تبعيض قائل شــود؛ مدير بايد نقش هاي کم اهميت را نيز در سازمان جدي بگيرد؛ مديريت براي حل مشــکلات از کارمندان نظرخواهي کند؛ مديران به صورت دوره اي با کارمندان ديدار داشته باشند؛ مدير بايد دلسوز باشد و کرامت کارمندان را حفظ کند؛ مدير رفتار مناسبي با کارکنان داشته باشد و چشم انداز مناسبي براي آنان ترسيم کند تحليل و بررسي سازوکارهاي به دست آمده از ادغام جداول ادبيات پژوهش و مصاحبه ها در شــکل زير منطق استخراج هر سازوکار (سازماني ، مديريتي و شغلي ) نشان داده شده است .