چکیده:
تزاحم میان خواست اکثریت و اقلیت در نظام اسلامی، گاهی در لایه های بنیادین اجتماعی و گاهی در غیر آن متصور است؛ چنانچه این تزاحم در لایه های بنیادین قرار بگیرد، نظیر آن که چالش بر سر اصل نظام اسلامی باشد. در این صورت، رهبری و نظام اسلامی باید از خود، مقاومت نشان بدهند؛ خواه اکثریت در برابر آن باشند یا اقلیت. لکن تزاحم در مسائل کلان، چنانچه به سطوح اصلی و بنیادین بینجامد باز هم نباید نظام، عقب نشینی کند. اما اگر این نوع تعارض ها به اصل نظام و قوانین الهی خدشه وارد نمی کند، باید در برابر آنها انعطاف نشان داده شود. تزاحم در لایه های خرد و کلان و مسائل بنیادین میان گروه ها، احزاب، شوراها و بالاخره میان اقلیت و اکثریت تصور دارد. این تحقیق درصدد است برخی از راه حل های فقهی چالش های یادشده را تنها در حوزه بنیادین بررسی و ارائه نماید.
خلاصه ماشینی:
"اصل «وجوب حفظ نظام » گاهی نیز با اصل «حاکمیت بر سرنوشت » در تزاحم اسـت ، ولی گاهی این دو اصل ، در راستای یکدیگرند ـ منظور از اصـل حفـظ نظـام را در اینجـا / می توان اعم از هر دو نظام ؛ یعنی نظام اجتماعی یا نظام سیاسی تلقی کرد ـ ؛ زیـرا ممکـن است اکثریت مردم یک جامعه حاکمیت خـود بـر سرنوشـت خـویش را در حفـظ نظـام موجود ببینند.
ممکن است گفته شود بالأخره برای شکل گیری جامعـه چـه باید کرد؟ در این صورت ، فرموده اند به کسـانی متمایـل شـوید کـه سـتمگر نباشـند «ولا ترکنوا إلی الذین ظلموا فتمسکم النار» (هود(١١): ١١٣)؛ و خداوند متعال بـه آنـان راضـی باشد (نور(٢٤): ٥٥)؛ زیرا فقط آنان هستند که می توانند بساط تعالی شـما را بگسـترانند و بدون اجر و پاداش ، همه را هدایت کنند (فرقان (٢٥): ٥٧).
ایـن دو سـخن مـورد تخطئه شرع مقدس و عقل است ؛ زیرا موجب هرج و مرج یا تعطیلی نظـام خواهـد شـد، لکن اگر بگوییم تنها یک نفر در هر جامعه ای دارای چنین ولایتی است و در نظام اسلامی نیز کسی که بیشترین شرایط را برای حکومت کردن داراسـت و آن شـخص ، فقیـه جـامع الشرائط است ، در این صورت ، از حیطۀ اصل مذکور، تنها این مورد خارج می شود (همان ، ص ٤٥٠)."