چکیده:
هدف از انجام پژوهش تعیین تاثیرتوانمندسازی کارکنان و کیفیت زندگی کاری بر بهره وری کارکنان موسسه اعتباری توسعه
بوده است. روش پژوهش از نوع مطالعات کمی, کاربردی و از منظر گردآوری دادهها توصیفی بوده است. جامعه آماری پژوهش
نمونهها با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامههای توانمندسازی اسپریتزر»ء کیفیت
زندگی کاری والتون و بهرهوری آجیو بوده اسست, روایی محتوایی آنها توسط متخصصان تایید شده است و پایایی پرسشنامه از
طریق محاسبه آلفای کرونباخ براورد شده است که میزان آن برای هر سه پرسشنامه بالاتر از ۰/۷۰ بود. برای تحجزیه و تحلیل
دادهها در بخش آمار توصیفی از جداول فراوانیء درصد فراوانیء نمودارء شاخصهای گرایش مرکزی و پراکندگی برای توصیف
آزمودنیها و در بخش آمار استنباطی از آزمون های رگرسیون خطی ساده و رگرسیون سلسله مراتبی و آزمون کولموگروف
اسمیرنوف استفاده شده است. جهت تحلیل داده ها از نرم افزار 45 استفاده شده است. یافتههای پژوهش بیانگر آن است
که از بین ابعاد توانمندسازی فقط بعد معنیداری میتواند میزان کیفیت زندگی کاری را پیشبینی کند. از بین ابعاد
توانمندسازی فقط ابعاد موثر بودن و معنیداری میتواند میزان بهرهوری نیروی انسانی را پیشبینی کند. بین بهره وری نیروی
انسانی با کیفیت زندگی کاری در حد ۰/۶۷۹ و با متغیر توانمندسازی در حد ۰/۳۷۰- و همبستگی بین کیفیت زندگی کاری با
توانمندسازی در حد ۰/۳۵۸- و معنی دار می باشد. در پیشبینی بهرهوری از روی کیفیت زندگی کاری و توانمندسازی فقط از
روی کیفیت زندگی کاری بهرهوری قابل پیشبینی است.
The present research aims to determine the effect of empowering employees and quality of working life on
employees’ productivity in Tose’e Credit Institute. This is a quantitative and descriptive study from data
collection perspective. The study population included employees of Tose’e Credit Institute who were 150.
Sample size was estimated using Morgan table 108. Samples were selected Stratified random sampling. Data
were collected using Spritzer’s Psychological Empowerment, Walton’s Quality of Working Life and Ajiv’s
Productivity Questionnaires. Validity of mentioned questionnaires has been approved by the Supervisor and
other experts and reliability were collected through Cronbach’s alpha and every 3 questionnaires were higher
than %70. From descriptive statistics perspective, frequency tables, frequency percentage, graphs and measures
of central tendency and dispersion, and from inferential statistics perspective simple linear regression and
hierarchical regression and Kolmogorov-Smirnof test and SPSS software was used for data analysis. The
research result indicates that from dimensions’ empowerment only after significant can predict the quality of
working life and Among dimensions of empowerment only the significant dimension and effectiveness
dimension can predict the quality of working life. Among dimensions of empowerment only the significant and
effectiveness dimensions can predict the rate of labor productivity. There is a significant relationship between
labor productivity and quality of working life 0.679 and empowerment variable -0.370 and the correlation
between quality of working life and empowerment only quality of working life can predict productivity.
خلاصه ماشینی:
نتايج پژوهش صابر، برهاني، نويديان ، رمضاني، رضواني امين ، کيانيان (١٣٩٢)، معمارزاده و اسدي (٢٠٠٨)، ميچل لي مارکس (٢٠٠٤)، گوياي اين است که بين کيفيت زندگي کاري و بهره وري پرستاران رابطه مثبت و معني داري وجود دارد.
توانمندسازي موثر بودن معناداري حق انتخاب احساس شايستگي بهره وري جبران منصفانه و مناسب وابستگي اجتماعي فضاي کلي زندگي توسعه قابليت هاي انساني شرايط ايمن کاري و بهداشتي تامين فرصت رشد و امنيت قانون گرايي در سازمان کيفيت زندگي کاري شکل ١: مدل مفهومي پژوهش روش پژوهش با توجه به اين که پژوهش حاضر به توصيف شرايط موجود پرداخته از نوع تحقيقات توصيفي است و از آن جا که اين پژوهش به پيش بيني بهره وري کارکنان براساس توانمندسازي و کيفيت زندگي کاري ميپردازد، تحقيق همبستگي است .
=0/05 جدول شماره ٣: ميانگين ها، انحراف معيارها و همبستگي هاي متقابل براي بهره وري نيروي انساني و متغيرهاي پيش بيني کننده (موثر بودن ، معني داري، احساس شايستگي، حق انتخاب ) متغير M SD 1 5 4 3 2 .
فرض خلاف : بر اساس کيفيت زندگي کاري و توانمندسازي مي توان سطح بهره وري نيروي انساني را پيش بيني نمود.
بر اساس جدول فوق همبستگي بين بهره وري نيروي انساني با کيفيت زندگي کاري در حد ٠/٦٧٩ و با متغير توانمندسازي در حد ٠/٣٧٠- و معني دار مي باشد.
نتايج پژوهش گوياي آن است که از بين چهار بعد توانمندسازي، ابعاد موثر بودن و معني داري به ترتيب مي توانند ميزان بهره وري نيروي انساني را پيش بيني کنند.
فرضيه سوم : بر اساس کيفيت زندگي کاري و توانمندسازي مي توان سطح بهره وري نيروي انساني را پيش بيني نمود.