چکیده:
بنظر میرسد که در عصر جدید که عصر پیچیدگی» تغییر و آشوب است وجود معنویت و بالاخص خداباوری در سازمانها میتواند
سازانها را برای حل تناقضات و آشوبها عمیقا یاری کند. بخصوص اگر این زمینه بدرستی مدیریت و هدایت شود ظرفیت لازم را
برای موفقیت سازمانها و مدیریت فراهم خواهد کرد. درمقاله پیش رو ضمن واژه کاوی خداجویی و خداگرایی و ویژگی های
فطرت انسان الهی و با تقوا به بررسی این موضوع در گذر زمان و تاریخ پرداخته و آن را از منظر بزرگان دین و فلسفه مورد نقد
و بررسی قرار میدهد و سپس به طور ویژه و محض همین مقولات را در قرآن کریم و نهج البلاغه مورد بررسی و کاوش قرار
می دهیم و همچنین نقش خداباوری در سازمان و تاثیر ان بر مدیران سازمانی را مطرح کردهء مقایسه ای بین خداباوری و
اومانیسم و سپس ویژگیهای مدیران خداباور و مقایسه انها با مدیران غیر خدامحور را خواهیم داشت.
It seems that in the modern era which is the era of complexity, change and chaos, the existence of spirituality and
especially theism in organizations can considerably help them to solve contradictions and chaos, and this will
pave the way for the success of organizations and management especially if it is properly managed and directed.
Analyzing the terms theism and God-centeredness and describing the characteristics of the divine and pious
man in this article, we have tried to have a diachronic study of this issue and to analyze and criticize it from the
perspective of the great men of religion and philosophy, and then to investigate these categories particularly in
the Holy Qur'an and Nahj ol Balaghe. In addition to raising the role of theism in organizations and its impact on
organizational managers, we will also compare theism and humanism, and then the characteristics of theistic
managers and those of atheist managers.
خلاصه ماشینی:
درمقاله پيش رو ضمن واژه کاوي خداجويي و خداگرايي و ويژگي هاي فطرت انسان الهي و با تقوا به بررسي اين موضوع در گذر زمان و تاريخ پرداخته و آن را از منظر بزرگان دين و فلسفه مورد نقد و بررسي قرار ميدهد و سپس به طور ويژه و محض همين مقولات را در قرآن کريم و نهج البلاغه مورد بررسي و کاوش قرار مي دهيم و همچنين نقش خداباوري در سازمان و تاثير ان بر مديران سازماني را مطرح کرده ، مقايسه اي بين خداباوري و اومانيسم و سپس ويژگيهاي مديران خداباور و مقايسه انها با مديران غير خدامحور را خواهيم داشت .
البته بيان فوق به اين معنا نيست که انسان مؤمن با توکل و ايمان دست از تلاش برداشته يا تلاش مهمي کند، بلکه تلاش در کنار عنصر اطمينان خاطر مؤثر واقع مي شود من عمل صالحا من ذکر أو أنثي و هو مؤمن ، فلنحيينه حياة طيبۀ و لنجزينهم أجرهم بأحسن ما کانوا يعملون ، يعني تلاش توسط ايمان و عقيده جهت يافته ، تنظيم ميشود و پايه اي يقيني مييابدفبشر عباد الذين يستمعون القول فيتبعون أحسنه أولئک الذين هداهم الله پس ديگر جايي براي اضطراب باقي نخواهد ماند، به لحاظ آن که اضطراب ، حاصل شک و ترديد است و که در مورد انسان هاي مؤمن هيچ گاه رخ نمايي نميکند، به دليل اين که ارتباطي بين خالق و مخلوق ، الله ولي الذين آمنوا ، مؤمن و مؤمن بر قرار شده است که يک طرف اين ارتباط خداوندي است که تمامي اين تلاش ها و حرکات توسط عنايت و توجه او جهت يافته و تنظيم ميشوند من يعتصم بالله فقد هدي إلي صراط مستقيم .