چکیده:
«روزنامهنگاری شهروندی»، اصطلاحی که به تازگی در محافل علمی در ایران مطرح شده است. علت اهمیت یافتن این نوع روزنامه نگاری شهروندی این است که در جهان معاصر فرد اهمیت بسیار یافته است و دیگر یک مخاطب منفعل نیست.
بنابراینشهروندان از طریق روزنامه نگاری شهروندی می توانند نظارت خود را بر شهر گسترش داده و در عین حال رسانه ها با بهره گیری از این نوع روزنامه نگاری دیدگاه های شهروندان را منعکس نمایند و این امر به سیاست گذاری همگانی در جهت بهبود اوضاع اجتماع کمک می نماید.
خلاصه ماشینی:
"در تحقیقات مختلف نشان داده شده است که چگونه در انگلیس و آمریکا نشریات چپ، مستقل و کارگری یکی پس از دیگری بهدلیل نداشتن تبلیغات تجاری و بالا رفتن مخارج نشر روزنامه ورشکست شدند و بدون آنکه نظامهای دمکراتیک مجبور به بکارگیری شیوههای دقیقا سرکوبگرانه بشوند، دیدگاههای رقیب را که به کمپهای بزرگ سرمایه وابسته نبودند از میدان بدر برده و در نهایت رسانههای جمعی را بطور کامل در اختیار گرفتند (آن بخش از رسانهها که هنوز در اختیار اتحادیههای کارگری، جریانات لیبرال یا مستقل بودند آنچنان کوچک و «خارج از محدودهای» شده بودند که دیگر توان ایفای نقشی مثبت در مناسبات اجتماعی را نداشته و نمیتوانستند در تغییر افکار عمومی جایگاهی مثبت و دارای کارآیی بالا را بر عهده داشته باشند.
ایدئولوژی رسمی خبری مبنی بر بیطرفی نیز در حقیقت امکان آنرا فراهم میکرد تا همه نیروهای وابسته به نظام سرمایهداری که البته دارای دیدگاههای گاه کاملا متفاوت و برنامههای متضادی بودند با استفاده از این «دالانها» و این «سرسراهای» گفتوگوی عمومی با بیان نظرات خود و انتقاد از حاکمین وقت، امکان تغییر نظام مدیریتی و برنامهای حاکم را به شکلی «صلح جویانه» و بدون خونریزی فراهم ساخته تا قدرت در چهارچوب نظام سرمایه داری لیبرال به جناح های مختلف منتقل شود و از دست گروهی به دست گروه و جناح دیگری بیافتد.
آنروز، روزی خواهد بود که فونداسیون عملی دمکراسی کامل پیریزی گشته و بر بالای چنین فونداسیونی میتوان بنای عظیمی را شاهد بود؛ دمکراسی کامل، نظامی که دیگر شهروند تنها هر چند سال یکبار با دادن رای از خود سلب اختیار ننموده، بلکه در تمامی امور و در رابطه با تمامی مصوبات چه در سطحی محلی و چه در سطوح ملی و بین المللی، فعالانه اعمال نظر میکند و برای هر مصوبه رای همه شهروندان فعال و آگاه و علاقمند، منظور میشود."