چکیده:
شناخت اندیشه و سیره پیامبر اکرم(ص)، به ویژه در عرصه حکومت و سیاست، امروزه، نه تنها برای پیروان آن حضرت که برای همه جهانیان، از ضروریات است؛ چه او در این بعد نیز چونان سایر ابعاد، انسان کامل و اسوه ای تمام عیار است. آن حضرت با تکیه بر وحی الهی و عقلانیت حکیمانه، سیاست خارجی حکومت خویش را با معنویت متعالی و الهی و فضیلت در هم آمیخته و به آن رنگ خدایی بخشیده است و با توجه به اینکه وظیفه رهبر جامعه اسلامی هدایت همه انسان ها به سوی سعادت راستین است، سیاست خارجی اعلامی و اعمالی خود را در این راستا تعریف و عملی ساخته است. سیاست خارجی حکومت پیامبر مبتنی بر نگرش وحیانی عقلی، الوهی است. رسول اعظم ما با توجه به نگاه وحیانی و عقلانی، اصول و قواعد سیاست خارجی حکومت خویش را محقق ساخته است. بر این مبنا، سیاست خارجی حکومت پیامبر خدا(ص) در عرصه طراحی، تصمیم گیری و عمل بر چهار بنیان هویت بخش توحید، عدل، حق گرایی و توجه به فطرت سلیم انسانی بنا شده است.
لا شــک فی أن الاطــلاع علــی فکــر نبینــا حممــد ٩ وســیرته المبارکــة ، ولا ســیما فی جمــال الحکــم والسیاسـة ، لا یعتـبر الیـوم ضـروریا لأتبـاع رسـالته فحسـب ، وإمنـا یحظـی بأهمیـة بالغـة لجمیـع النـاس علـی
الإطلاق ، فهو فی هذا الال کسـائر الـالات ، إذ یعتـبر إنسـاناکـاملا وأسـوة تامـة حسـنة ؛ ومـن خـلال اعتمـاده علـی تعـالیم الـوحی والسـلوک العقـلانی الحکـیم وضـع أسـس السیاسـة الخارجیـة لحکومتـه علـی ضــوء تعــالیم معنویــة دینیــة ســامیة مزجهــا مــع الفضــیلة وأضــفی علیهــا صــبغة ربانیــة ، ومــن منطلــق أن واجـب کـل مـن یقـود التمـع الإسـلامی هـو العمـل علـی هدایـة البشـریة لبلـوغ السـعادة الحقیقیـة ، فقـد بادر صلوات الله علیه إلی صیاغة مبادئ السیاسة الخارجیة المعلنة والعملیة فی هذا المضمار.
السیاسـة الخارجیـة لحکومـة النـبی الأکـرم ٩ مرتکـزة فی أساسـها علـی رؤیـة وحیانیـة عقلیـة إلهیـة ،
فمــن خــلال هــذا الأصــول القویم ــة أرســی دعــائم السیاســة الخارجیــة لحکومتــه ، حیــث اعتمــد بشــکل
أساسـی علـی أربعـة مبـادئ لإضـفاء هویـة خاصـة لهـذه السیاسـة ، وهـی عبـارة عـن : التوحیـد، العـدل ،
الحق ، الفطرة الإنسانیة السلیمة .
خلاصه ماشینی:
بر این اساس ، ایجاد دولت و نظام سیاسی و برقراری ارتباط با سـایر جوامـع یـا تدوین و اجرای سیاست خارجی مسأله ای است که هـم در اندیشـه و هـم در سـیره سیاسی پیامبر ٩ به عنوان ضرورتی دینی و مبتنـی بـر وحـی الهـی و در واقـع بـه عنوان اجرای فرمان حق تعالی برای رساندن انسان ها بـه سـعادت دنیـوی و اخـروی ایجاد شده است و لذا دارای جایگاهی بس مهم در تاریخ تمدن بشری می باشـد.
در این ارتباط سـیره پیـامبر در برخورد با «دعثور بن حارث » بعد از غزوه «ذی امـر» جالـب اسـت ؛ آنگـاه کـه رسول الله سلاح برگرفته و لباس های رویی خویش را شسته و آویـزان کـرده و در حال استراحت بود و او با شمشیر، خود را بر بالای سر پیامبر رساند و حضرت را تهدید کرد که چه کسی می تواند امروز تـو را از دسـت مـن نجـات دهـد؟ پیـامبر فرمود: خدا.
همچنین از پیامبر سؤال شد: مردی برای رسیدن به غنیمت می جنگـد، و دیگـری برای یادآوری (ریاکاری ) به نبرد برمی خیزد و مردی دیگـر بـرای ابـراز شـجاعت و برای آنکه سیمای انقلابی اش روشن شود می جنگد، کدام یـک از اینهـا در راه خـدا / می جنگند و کارشان جهاد فی سبیل الله است ؟ حضرت در پاسـخ فرمـود: کسـی کـه پیکار می کند تا کلمة الله به برتری برسد و عظمت اسلام افزون شود؛ اوست که قتال و جهاد فی سبیل الله کرده است » (بخاری ، ١٤٢٢ق ، ص٥٠٢) این گونه بیانات نشـان از تأکید بر اهمیت انگیزه و به ویژه متعالی بودن انگیـزه و ارتبـاط آن بـا ارزش هـا و بناکردن کنش و رفتار بر اساس آن می باشد.