چکیده:
نزدیک به ده قرن از اولین ترجمه قرآن به زبان فارسی میگذرد و همچنان به دلیل نیاز روزافزون به ترجمه، هر از گاهی شاهد ترجمههای جدید قرآن هستیم. با این حال، برخی واژگان نیاز به ترجمه و پژوهش دارند. یکی از این واژگان مراوده است. فعل مراوده 8 بار در قرآن (ر.ک: یوسف/ 23، 26، 30، 32، 51 (2 بار) و 61 ؛ قمر/ 37) و 3 بار در احادیث آمده است. این استعمال، مختص قرآن بوده و از ابتکارات قرآنی است. در کتابهای تفسیر و به تبع آن در ترجمههای صورتگرفته، از این فعل به عنوان «نزدیکی کردن» و «رابطه جنسی» تعبیر شده است. ولی آیه 61 سوره یوسف و احادیث ذکرشده این معنا را نقض میکنند. ماده «رود» بر تکرار فعل، لطافت و نیرنگ دلالت میکند. استعمال این ماده در باب مفاعله به معنای مشارکت در فعل است. در ترکیب «راود+ه+ عن» با کلمه بعد، دو عامل بر سر کلمه بعد از حرف «عن» نزاع دارند و تعدیه فعل به وسیله این حرف، متضمن معنای مخادعه و مراوغه است و بر خلاف استعمال این فعل با حرف جرّ «علی»، استعمال سلبی دارد.
خلاصه ماشینی:
"باب مفاعله در این فعل به کدامین معنا از معانی خود آمده است؟ آیا برای مشارکت بوده و پیامبر معصومی که خداوند در وصف او فرموده است: إنه من عبادنا المخلصین (یوسف/ 24)، در امری که همسر عزیز از او خواسته بود، مشارکت کرده، آنچنان که در پارهای از تفاسیر آمده است یا اینکه معناهایی چون استمرار و تکثیر را میرساند؟ 1.
محمد کفوی در کتاب البناء فی علم التصریف آورده است: زمخشری در یکی از شروح خود ذکر میکند که در این باب معنای دیگری است که بسیار استعمال دارد و آن بدینشکل است که از جانب یکی از طرفین، فعل و رفتاری صادر شده و در مقابل آن فعل، طرف دیگر نیز کاری انجام میدهد، بدینصورت که بتوان مقابل فعل و حرکت اولی، جانشینی برای آن قرار داد، مانند: «بایع زید عمرا»؛ زیرا عمل صادرشده از زید، بیع (فروختن) و از عمرو، شراء (خریدن) است و مثال دیگر، کلمۀ «المعاطاة» است (زعبلاوی، بیتا: 159).
همسر عزیز مصر از یوسف میخواهد که نفس (اراده) خود را کنار بگذارد، ولی وی امتناع میکند و نتیجۀ آن ترک وصال است (حرکت سوم) و چون حرکت به انتهای مرحلۀ سوم میرسد، دوباره از نقطهای که آغاز شده، شروع میشود (همانند حرکت دستۀ چوبی آسیاب)، و این همان معنای تکرار و تداوم میباشد.
آیۀ سنراود عنه أباه در مقایسه با آیههای قبل تفاوتی دارد و آن اینکه عبارت «عنه» بر خلاف دیگر آیهها بر مفعولبه (أباه) مقدم شده است که تأکید و اصرار برادران را بر بردن برادرشان نشان میدهد (تکرار فعل و اصرار بر آن) و از بین سه موضعی (همسر عزیز، برادران و قوم لوط) که این فعل استعمال شده، تنها در اینجا آغازکننده به مقصود خود رسیده است."