چکیده:
هدف از انجام این تحقیق فرآیند ایجاد مشترک ارزش آفرینی در واحدهای کارآفرینی کوچک و متوسط با استفاده از بازاریابی ویروسی به عنوان یک ابزار برندسازی: یک رویکرد دینامیک سیستم می باشد. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از نظر روش در زمره تحقیقات توصیفی – پیمایشی قرار میگیرد. جامعه آماری تحقیق حاضر کلیه مدیران و کارکنان واحد کارآفرینی شرکتهای کوچک و متوسط در استان ایلام به تعداد 290 نفر می باشد. برای تعیین حجم نمونه از فرمول کوکران استفاده شده است که با توجه به جامعه 290 نفری حجم نمونه مورد نیاز پژوهش 166 نفر می باشد. ابزار گردآوری در این پژوهش، پرسشنامه استاندارد می باشد؛ که پایایی این پرسشنامه با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ 984/0 تایید شد. جهت تجزیه و تحلیل داده های جمع آوری شده از نرم افزار مدلسازی معادلات ساختاری Smart PLS استفاده گردید. نتایج پژوهش داد که استفاده از بازاریابی ویروسی بر آگاهی برند در شرکتهای کوچک و متوسط تاثیر معنی داری دارد.
The purpose of this research is to create a joint creation of value creation in small and medium entrepreneurship
units using viral marketing as a branding tool: a dynamic system approach. This research is applied in terms of
its purpose and in terms of the method is a descriptive - survey research. The statistical population of the study is
all managers and employees of entrepreneurship unit of small and medium enterprises in Ilam province, which is
290 people. To determine the sample size, the Cochran formula has been used, which according to the
population of 290 people, the sample size required is 166 people. The tool for collecting data in this study is a
standard questionnaire. The reliability of this questionnaire was confirmed using Cronbach's alpha coefficient of
0.984. Structural equation modeling software Smart PLS was used to analyze the collected data. The results of
this study showed that the use of viral marketing has a significant effect on brand awareness in small and
medium enterprises.
خلاصه ماشینی:
آندریاس بیرنیک و همکاران (2010: 523-532) در مقاله خود تحت عنوان"چالشهای برندسازی تولیدکنندگان آسیایی"، به بررسی این چالشها و اینکه سازمانهای موفق چگونه عمل کرده اند پرداخته و مشتری مداری، وجود دیدگاه بلندمدت، تمرکز بروی کیفیت و نوآوری و پیگیری و ارتباطات درون سازمانی را در جهت ارتقا برند موثر می داند.
فدیل (2015) پژوهشی تحت عنوان "فرآیند ایجاد مشترک ارزش آفرینی در واحدهای کارآفرینی کوچک و متوسط با استفاده از بازاریابی ویروسی به عنوان یک ابزار برندسازی: یک رویکرد دینامیک سیستم" انجام داد، نتایج حاصل از مدل شبیه سازی در نرم افزار Venism نشان می دهد، مدیرانی که در بازاریابی ویروسی سرمایه گذاری می کنند، تعاملات بیشتری با مشتریان درمحیطهای آنلاین دارند.
9- بحث و نتیجه گیری هدف از انجام این تحقیق فرآیند ایجاد مشترک ارزش آفرینی در واحدهای کارآفرینی کوچک و متوسط با استفاده از بازاریابی ویروسی به عنوان یک ابزار برندسازی: یک رویکرد دینامیک سیستم بوده است.
پیشنهاداتی برای تحقیقات آتی مستند به بیان مساله و تحلیل های ارائه شده، موارد ذیل بعنوان پیشنهاداتی به منظور انجام پژوهش های آتی در ارتباط با موضوع تحقیق مطرح می گردد: بررسی تاثیر عوامل کلیدی موثر بر روی ارزش آفرینی بر روی بنگاههای کارآفرینی و اولویت بندی آنها انجام شود، بررسی تحقیق حاضر در بین دو جامعه متفاوت و انجام مقایسه تطبیقی صورت گیرد، بررسی تاثیر نقش تسهیم دانش در شبکه های اجتماعی و سهولت ادراک شده به عنوان متغیر تعدیلگر برقرار گردد، بررسی نقش حمایت اجتماعی ادراک شده در شبکه های اجتماعی بر بازاریابی ویروسی انجام شود.