چکیده:
پدیده فقر معضلی است که کلیه جوامع بشری در تمامی دوران تاریخ به نوعی با آن روبرو بوده اند.در حقیقت، فقر وضعیتی است که در آن رفاه فرد یا خانوار در سطحی کمتر از سطح استاندارد قرار داشته باشد.تاریخ شاهد رشد اقتصادی در جهان بوده است، ولی فقر اقتصادی همچنان به عنوان یک واقعیت انکارناپذیر در زندگی بشر وجود دارد.با توجه به این مساله،این پرسش مطرح می شود که آیا رشد اقتصادیراهی موثر برای کاهش فقر در کشورهای در حال توسعه به شمار می رود؟گروهی بر این باورندکه باید از سیاستهای اقتصادی متمایل به رشد حمایت کرد تا فرصتهای لازم برای افزایش درآمد افراد فقیر به وجود آید.گروهی دیگر نیز معتقدند که رشد اقتصادی، به افزایش نابرابری در توزیع درآمد و دارایی منجر می شود و افزایش نابرابری در توزیع درآمد، موجب کاهش فقر نمی گردد. با توجه به اهمیت مساله در زمینه دیدگاههای مطرح شده،هدف اصلی این مطالعه، ارزیابی رابط8ه بین رشد اقتصادی، شاخصهایی در بانکداری اسلامی و نابرابری در اقتصاد کشورهای منتخب اسلامی است. از این رو با تصریح اقتصادی یک مدل رگرسیونیو شناسایی عوامل تاثیرگذار بر متغیر جایگزین نابرابری (یعنی ضریب جینی) بویژه عملکرد سیستم بانکداری غیر ربوی در کشورهای منتخب اسلامی، در دوره زمانی2002 تا 2009 مورد بررسی قرار گرفته است. به طور کلی، نتایج بدست آمده حکایت از تاثیرگذاری سیستم بانکداری غیر ربوی، در کشورهای منتخب، در کاهش فقر و سطح نابرابری اقتصادی دارد.
خلاصه ماشینی:
بدین ترتیب میزان فقر (که در اینجا pov ضـریب جینـی بـه عنـوان شاخصـی از فقـر در ایـن کشورها منظور شده است ) در قالب یک مدل رگرسیونی استوکاستیک ٤ به صورت زیر بررسـی می شود: (رجوع شود به تصویر صفحه) در رابطه فوق ، pov بیانگر فقر می باشدکه در این مطالعه از ضریب جینی استفاده شده اسـت ، IN نرخ تورم ، y رشد اقتصـادی، EXED مخـارج دولتـی در آمـوزش ، OPEN بـازبودن اقتصــاد، MG شــاخص ژرفــای مــالی و SD شــاخص بنیــانی توســعه ( MG و SD جایگزین های شاخص سیستم بانکداری در کشورهای منتخب هسـتند) اسـت .
بدین صورت فـرض مـی شـود کـه بـرای کشورهایی از جمله مصر، اندونزی، ایران ، اردن ،کویت ، مالزی، عربستان ، عمان و امارات که در آنها سیستم بانکداری اسلامی به عنوان رویکرد این کشورها در اجرای سیستم بانکی غیر ربوی اجرا می شود، مقدار یک و برای سایرکشورهای اسلامی مورد استفاده در تحقیـق مقـدار صـفر انتخاب شده است ، این متغیر بیانگر اثرگذاری و کارکرد سیستم بانکـداری اسـلامی اسـت کـه کشورهای مذکور به سمت آن گرایش داشته اند و نسبت به سایر کشـورهای جهـان اسـلام در پیاده سازی ارکان بانکداری اسلامی (مثل حذف ربا) اهتمام ورزیده انـد.
بـدین ترتیـب ، متغیـر مجازی در شاخص های توسعه مالی ضرب شده و به صورت متغیری جدید ارائه می گـردد تـا اثرات متقابل شاخص های مالی و وجود سیستم بانکی غیر ربوی بر سطح نـابرابری کشـورهای مورد نظر در این تحقیق ، تجزیه و تحلیل شوند؛ لذا مدل های نهایی تخمین زده شده به صورت زیر است : (رجوع شود به تصویر صفحه) که در روابط فوق ، DMG و DSD به ترتیب ضرب متغیر مجازی در MG و SD اسـت .