چکیده:
جذابیت جسمانی از جمله موضوعاتی است، که در دوران مدرن استانداردهای جدیدی پیدا کرده و از عوامل شکل دهنده روابط افراد محسوب می شود، به طوری که مدیریت بدن در دوران مدرن اهمیت بیشتری پیدا کرده است. در این پژوهش با استفاده از رویکرد برساخت گرایی، خوانشی از مطالعات انجام شده در مجلات معتبر علمی- پژوهشی انجام گرفت. پس از نقد و بررسی دیدگاه های مرتبط با موضوع مورد پژوهش، چارچوب نظری بر اساس دیدگاه های گیدنز، گافمن، بوردیو، تنظیم گردید.
به اقتضای موضوع و هدف پژوهش شیوه سنتزپژوهی انتخاب شد. به همین دلیل با دو متغیر «مدیریت بدن» و «شبکه های اجتماعی» در مجموع 80 مقاله مورد ارزیابی قرار گرفت و در نهایت 40 مقاله برای خوانش مجدد کدگذاری و شاخص ها و مفاهیم آنان استخراج شد. بعد از کدگذاری مجدد، نتایج مطالعه تلفیقی در چهار دسته «باورهای زیباشناختی « ،» تاثیر مدیریت بدن بر سبک زندگی «،» مد و بدن آگاهی » و «مدیریت بدن به مثابه ابزار مطیع ساز زن در پذیرش اجتماعی» تقسیم بندی شد و با استناد به مصادیق، پیوستار این دسته ها و نحوه مدیریت بدن در شبکه های اجتماعی هویدا شد. بدن زن به مثابه ابزاری برای پذیرش اجتماعی و تایید جامعه مردان بازنمایی شده و به همین دلیل این نگاه زیباشناختی بر بدن زن نیز حاکی از سلطه مردان و فرهنگ امیرالیستی سرمایه داری غرب بر نقش و برساخت هویت زنان در جامعه ارزیابی می گردد. پیشنهاد می شود مسئولین صدا و سیما برنامه تصویری منسجم و شفاف از خطرات توجه بیش از حد به پدیده بدن و مسائل پیش روی ظرافت و لاغری ارائه دهند. همچنین تقویت رسانه ها و تلاش در جهت بازنمایی هر چه بیشتر علائق مخاطبان جوان و به ویژه زنان در کاهش جاذبه به سوی شبکه های اجتماعی و مخاطرات پیش روی آن اثرگذار است.
خلاصه ماشینی:
بدن زن به مثابه ابزاری برای پذیرش اجتماعی و تأیید جامعه مردان بازنمایی شده و به همین دلیل این نگاه زیباشناختی بر بدن زن نیز حاکی از سلطه مردان و فرهنگ امیرالیستی سرمایهداری غرب بر نقش و برساخت هویت زنان در جامعه ارزیابی میگردد.
رشد تکنولوژیهای تغذیه، سلامت و ورزش در کنار اهمیت یافتن جوانی و بدن جوان و زیبایی که خود متأثر از فرهنگ عامهپسند رسانههای نو و برخی ارزشهای غربی ترویج شده در آن است، مطالعات اجتماعی و فرهنگی بدن را عرصهای جدی برای نظریه پردازی و مطالعات تجربی ساخته است.
برای مثال، همان گونه که از منظر مطالعات فرهنگی، نحوه مواجه با بدن میتواند شاخصی در جهت بازنمایی روند تحولات فرهنگی جامعه و عرصهای برای بازآفرینی فرهنگی و اجتماعی باشد، در نتیجه این تحقیق مشخص شد، که هرچه باورهای افراد از وجه سنتی به وجه مدرن آن در حال تحول است، نمود آن در تصویر ذهنی افراد از بدنشان و نیز چگونگی مدیریت ظاهر قابل رصد خواهد بود.
این که بیش از 70 درصد پاسخگویان بهره بردن از محصولات مذکور را در جهت افـزودن بر زیبایی خود روا دانستهاند و نزدیک نیمی از این عده نیز بهرهگیری از روشهای پرخطر (اعمال جراحی و مصرف داروها و مواد شیمیایی قوی) را به عنوان ابزاری برای زیباسازی مورد تأیید و تأکید قرار دادهاند، نشانه قابل توجهی در زمینه سیطر تکنولوژی بر نحوه مدیریت ظاهر در افراد است.