چکیده:
از جمله مسائل مهم در جامعۀ بشری که به طور گریزناپذیر، آگاهانه یا ناخودآگاه، جامعه را با تمایزپذیری و ایجاد طبقۀ اجتماعی روبهرو میکند، سطح معیشت زندگی و میزان بهرهمندی از منابع و برآوردهشدن نیازهای اولیۀ زندگی است. رابطۀ این مسئله با بروز کجروی در جامعه، از جمله مباحثی است که ذهن متفکران را به خود مشغول ساخته و بسیاری دستکم بخشی از انحرافات اجتماعی را برآیندی از وجود فقر در جامعه میدانند. گرچه این برداشت در بارۀ پدیدۀ شوم فقر و رابطۀ آن با پیدایش و رشد کجروی، چندان به دور از واقعیت نیست، اما بسیاری از انحرافات، از ساخت روابط نابرابر در جامعه سرچشمه میگیرد و نیز نتیجۀ رفتار صاحبان ثروت و قدرت است که بهسبب در دست داشتن ابزار نفوذ، توانایی لاپوشانی کجرویهای خود را دارند. در این مقاله پس از بازکاوی مفاهیم کلیدی، روایاتِ مرتبط با فقر و غنا با استفاده از نظریههای مختلف در باب انحرافات اجتماعی، زمینهها و بسترها و علل بروز و پیدایش انحرافات در جامعه مد نظر قرار گرفته و در نهایت، پویشی منطقی در رابطۀ میزان کجرویها با سطح بهرهمندی از منابع، در این باب، انجام شده است. مسئلۀ فقر و نابرابری و ارتباط آن با پدیداری انحرافات اجتماعی اگرچه در نظریههای مختلفی همچون نگرشهای فردگرایانه و یا ساختگرایانه مورد تحلیل قرار گرفته، اما تلاش شده تا نگاه رضایتبخش به آن که فارغ از نگاههای دوآلیستی است، با توجه به آیات و روایات در این مقاله مورد توجه قرار گیرد.
Standard of living and the amount of benefit from the resources are of the matters that inevitably- consciously or unconsciously- make differentiation and social classes in every society. The relationship between this matter and the rise of social deviation has challenged thinkers so that they consider poverty as a source of social deviations. Admitting to this relationship based on a huge number of traditions, we must not seek everything in poverty, because most social deviations originate from injustice and result from the act of the authority who can conceal their own deviations through their power.In this paper, first we try to know the real meaning of this phenomenon, after which we sort the financial traditions in a logical order to choose the relevant traditions and be able to infer a logical understanding of the relationship between the amount of deviation and the amount of benefit from social resources according to the infallibles’ narrations.
خلاصه ماشینی:
گرچه این برداشت در بارۀ پدیدۀ شوم فقر و رابطۀ آن با پیدایش و رشد کجروی، چندان به دور از واقعیت نیست، اما بسیاری از انحرافات، از ساخت روابط نابرابر در جامعه سرچشمه میگیرد و نیز نتیجۀ رفتار صاحبان ثروت و قدرت است که بهسبب در دست داشتن ابزار نفوذ، توانایی لاپوشانی کجرویهای خود را دارند.
در بحث پیش رو تنها به یکی از علل انحرافات اجتماعی که هم در لسان آیات و روایات بدان اشاره شده و هم اندیشمندان علوم اجتماعی بر آن توجه نشان دادهاند، پرداخته میشود و آن، نوع و سطح معیشت افراد جامعه است و البته این پرسش و دغدغۀ اساسی را نیز مد نظر خواهیم داشت که آیا فقر یا غنا - در روایاتی که ناظر به سطح زندگی مادی افراد جامعهاند - میتوانند علت بروز انحرافات و ناهنجاریهای اجتماعی باشند؟ این که گفته میشود زندگی ظاهری و مادی، برای این است که با جستوجو در گوهر معنایی و ریشهیابی کلمات مرتبط در آیات و روایات، برداشتهای این بحث از برداشتهای عرفانی و مابعدالطبیعی که در مورد فقر یا غنا، زندگی و غیره است، جدا شود.
در جامعهای که سنجه ارزشهای انسانی، میزان دارایی افراد باشد، فقیر بهسبب در دست نداشتن ابزار و فرصتهای کافی برای نیل به اهداف مشروع، احساس حقارت میکند و غنی بهسبب حس خود برتربینی، به کنشهای کجروانه دست مییازد، اما از آنجا که فقر رابطه مستقیمی با نیازهای اولیه افراد جامعه دارد، بیشک زمینه بروز انحراف در آن بیشتر قابل مشاهده است؛ البته، در این میان قدرت اغنیای جامعه برای سرپوشگذاری بر ناهنجاریها و انحرافاتشان را نیز نباید از نظر دور داشت.