چکیده:
نویسنده تلاش کرده در قالب چارچوب نظریِ سرمایه اجتماعیِ پاتنام- یعنی رژیمهای سیاسی عامل کاهش یا افزایش سرمایه اجتماعی قلمداد میشوند- و با استفاده از روشِ آیندهپژوهیِ نقشه راه، به نقش و جایگاه مسأله اعتماد بهعنوان یکی از عناصر مهم سرمایه اجتماعی در حفظ و تداوم پایداری نظام سیاسی جمهوری اسلامی ایران بپردازد و به این نتیجه رسیده است که در چهار دهه گذشته، با کاهش اعتماد در سطوح سهگانه؛ بهویژه سطح رجال و شخصیتها و سطح نهادها، چالشهایی برای جمهوری اسلامی ایجاد شده است که اگر چارهاندیشی نشود با چالشهای جدیتری در بخش بحران مشروعیت مواجه خواهیم شد.
Within the theoretical framework of Putnams social capital -in which political regimes are considered as a factor in decreasing or increasing the social capital- and using the futures studies method of roadmap, the author attempts to consider the role of the trust problem as one of the important elements of social capital in preserving and sustaining the sustainability of the political system of the Islamic Republic of Iran. He has concluded that in the last four decades, with the reduction of trust at the three levels, especially at the level of political figures and personalities and at the level of institutions, challenges have been created for the Islamic Republic, which, if not handled, we will face more serious challenges in the area of legitimacy crisis.
خلاصه ماشینی:
ولی نتیجه و پیامدهای این منازعات مسؤلین به ضرر نظام خواهد بود؛ چراکه تا شهروندان بخواهند تشخیص دهند که چه چیزهای درست یا غلط است، نظام هزینههای زیادی را داده ا ست؛ چون این مطالب از زبان صداهای بیگانه بیرون نیامده است بلکه خود مسئولین کشور چنین آتشی را برافروخته و آمارهایی از انواع فساد اقتصادی، قضایی، سیاسی و اداری را در زمانهای مختلف بهویژه در هنگام انتخابات ارائه و در اذهان ملت جای دادهاند و ملت نیز در تردید میماند که چه کسی درست میگوید و چه کسی اشتباه و یا مغرضانه این حرفها را میزند و یا آیا اصولا چنین عمل ناشایستی از طرف دولتمردان اتفاق افتاده است؟ تنها نتیجهای که از این حوادث، گزارشات، مسائل و مناقشات نصیب مردم میگردد، عدم اعتماد به شخصیتها و نهادها خواهد بود که در ادامه نوشتار به نمونههایی از سخنان مسئولین کشور اشاره میکنیم که این مباحث و مسائل در مناقشاتی که برای کسب کرسی قدرت در زمان انتخابات داشتهاند، از شعارهای انتخاباتی برخی از کاندیداها بیرون آمده است و عدم تحقق آنها و یا عدم توانایی آنان در اجراییکردن آن شعارها در کنار دیگر مشکلات دست بهدست هم داده است تا تصویری از ناکارآمدی نهادها و مسؤلین برای مردم ایجاد و منجر به بیاعتمادی آنان شود.