چکیده:
از میان ابعاد سهگانه بررسی تلویزیون که شامل: تولید، محتوا و مخاطب است، بهطور ویژه درباره بررسی آسیبشناسی فرآیندهای تولید برنامه ماه عسل از دیدگاه صاحبنظران حوزه فرهنگ و رسانه است. در این پژوهش از ادبیات مفهومی متناسب با حوزۀ فرایند تولید رسانه استفاده شد و روش تحقیق آن مطالعۀ کیفی است که با بهرهگیری از تکنیک مصاحبۀ عمیق با متولیان تولید و صاحبنظران صورت گرفت. بر اساس یافتههای تحقیق، بهطورکلی نبود سیاستهای شفاف و دستورالعملهای تولیدی مشخص، از جمله آسیبهای اصلی در بخش تولید برنامههای تلویزیون است. بهطور ویژه، در برنامه ماه عسل تکراریشدن موضوعات سوژهها باعث جذابیت کمتر آن نسبت به سالهای گذشته شده است. از سوی دیگر تأکید برنامهسازان به مخاطبپژوهی بر اساس نظرسنجی باعث توجه کمتر به سایر روشهای مخاطبپژوهی و پژوهشهای محتوایی همچون «تحلیل دریافت، تحلیل محتوا، تحلیل روایت، مصاحبه و سایر پژوهشهای ضروری» برای ارزیابی از چنین برنامههایی شده است. در مجموع به نظر میرسد که برنامۀ ماه عسل برای بهبود کیفیت برنامهسازی در سالهای آینده در زمینۀ سیاستهای تولید، مخاطبشناسی و پژوهش نیازمند بازنگری است.
Among the three dimensions of the TV program evaluation, which includes: production, content, and audience, this article focuses specifically on the pathological study of the of Honeymoon program production processes from the viewpoint of culture and media professionals. In this research, a conceptual literature related to the field of media production process has been used and its research method was a qualitative study using a deep interviewing technique with production managers and experts. According to the research findings, the lack of clear policies and specific production guidelines, are among the major problems to the television program production sector, and especially in the honeymoon program, the repetition of subjects has made it less attractive than ever before. On the other hand, the emphasis of the TV programmers on the audience studies based on survey has led to neglecting other methods of audience studies and content research, such as perception analysis, content analysis, narrative analysis, interview, and the like to evaluate such programs. In sum, it seems that the Honeymoon program needs to be evaluated and reviewed in terms of production policies, audiences and research in order to improve the quality of programming in the coming years.
خلاصه ماشینی:
این مسئله را میتوان در کلام صریح شفیعی سروستانی که معتقد است؛ نظرات اتاق فکر نباید تنها در حد موضوعات سوژهیابی باشد بلکه باید از نظرات آنان برای سیاستگذاری مناسب برنامه استفاده شود مشاهده کرد: «قطعا یک برنامهای مثل ماه عسل نیاز به اتاق فکر اینچنینی دارد اما نه فقط در حد انتخاب سوژهها؛ به نظر من اگر چیزی هم وجود دارد، عمدتا در حد انتخاب سوژهها و موضوعات است.
در این زمینه سوژهیاب برنامه تأکید بسیار بر تحقیق طولانی برای یافتن سوژۀ «مناسب» متناسب با هدف برنامه دارد؛ اما صاحبنظران معتقدند که در همین بخش نیز برنامۀ ماه عسل ضعیف عمل کرده و باید پژوهشهای عمیقی انجام شود که بتوان به سوژه از زوایای بیشتر و کاملتر پرداخت.
ج- بیشتر پژوهشهای مخاطبپژوهی در برنامه ماه عسل از سنخ نظرسنجیهاست؛ اگرچه دربارۀ شکل و نحوۀ انجام نظرسنجیها هیچ اطلاعاتی در اختیار نداریم، اما با توجه به تأکید بیش از حد عوامل تولید در مخاطبپژوهی به نظرسنجی میتوان گفت که این برنامه برای شناخت سلایق مخاطبین نیاز به انجام پژوهشهای کیفی و کمی دیگر همچون مصاحبۀ عمیق، خوانش مخاطبین از برنامه، تحلیل دریافت و اثر سنجیها و ...
متاسفانه در سازمان صداوسیما و برنامۀ ماه عسل نقش متخصصان و افراد آشنا با مسایل برنامهسازی در حوزههای اجتماعی و دینی جهت سیاستگذاری نادیده گرفته میشود و این میتواند مسئلۀ آسیبزایی برای برنامه باشد.