نویسنده: ناظری، نعمت؛
اسفند 1368 و فروردین 1369 - شماره 66 و 67 (11 صفحه - از 796 تا 806)
"(فرهنگ معین) (30)-شاهنامه چاپ مسکو 5:7-8 ب 25-29 چهار خواهر را با هم در شبستان خویش داشته، و«روزبه»دستور او، زنبارگی او را چنین باز گفته است: نیابد همی سیری ا خفت و خیز شب تیره زو جفت گیرد گریز شبستان مر او را فزون از صد است شهنشاه زین سان که باشد بد است کنون نهصد و سی زن از مهتران همه بر سران افسر از گوهران ابا یاره و تاج و با تخت زر درفشان و دیبای رومی کمر شمردهست خادم به مشکوی او کز ایشان یکی نیست بیدستگاه 31 خودکامگی این شاه ساسانی هم تا بدان جاست که در پی شنیدن دو سرگذشت داستان- گونه، نوشیدن نبید را به فرمان خود«حرام»و سپس«حلال»میکند، و به موبد چنین گفت کاکنون نبید حلال است، می خواره باید گزید 32 داستانی که او را پس از یک سال«حرام»کردن نبید، بدین فرمان رسانده، چنان که فردوسی حکیم آن را به رشته نظم کشیده، در عین زیبائی و لطف هنری، با مضامینی بدیع آراسته است که کمال عفت کلام در آن منسجم شده است: چنین بود تا کودکی کفشگر زنی خواست با چیز و نام و گهر نبودش در آن کار افزار سخت همی زاد بگریست مامش زبخت همانا نهان داشت لختی نبید پسر را، بدان خانه اندر کشید به پور جوان گفت کین هفت جام بخور تا شوی ایمن و شادکام مگر بشکنی امشب آن مهر تنگ کلنگ از نمد، کی کند، کان سنگ[؟] بزد کفشگر جام می هفت و هشت هم اندر زمان آتشش سخت گشت جوانمرد 33 را جام گستاخ کرد بیامد در خانه سوراخ کرد 34 *مادر کفشگر، هنگام باز گفتن این سرگذشت برای بهرام گور، میگوید:او زن گرفت، لیکن: به اندرون نایژه سست بود دلش گفتی از سست خود رست 35 بود بدادم سه جام نبیدش نهان که ماند کس از تخم او در جهان (31)-شاهنامه چاپ مسکو 7:349 ب 763-767 (32)-شاهنامه چاپ مسکو 7:325 ب 343 (33)-در این جا جوانمرد مضاف و مضاف الیه مقلوب به معنای مرد جوان است."
- دریافت فایل ارجاع :
(پژوهیار,
,
,
)