چکیده:
نوشتار پیشرو، بهدنبال بررسی و تحلیل نقش موثر ایرانیان در مراحل مختلف نهضت جهانی امام زمان(عج)است. این نهضت جهانی به سه مقطع مهم؛ ظهور، قیام و حکومت جهانی تقسیم میشود. ظهور، نویدگر آمدن منجی و قیام، بشارتگر اجرای برنامههای منجی و حکومت جهانی، ظرف اجرای تمام آرمانهای ادیان الهی در آخرالزمان است. این سه مقطع، زمانی محقق میشوند که پیشاپیش، مناسبات و الزامات آنها از سوی مردم در جامعه، عملیاتی شود. بنابراین، نقش مردم در تحقق آن سه رخداد عظیم و نیز در اجرای تمهیدات و مقدمات آنها، نقش مهمی است.
بر اساس روایات موجود در منابع حدیثی شیعه و اهلسنّت، در میان نقشآفرینان رخداد ظهور و قیام، نقش سرزمین ایران و ایرانیان، پررنگ و اساسی است؛بهطوری که روایات «رایات السود» ـ که گزارشگر حرکتها و نهضتهای ایرانیان در آستانه ظهور میباشد ـ به جایگاه و نقش بیبدیل ایرانیان، بهویژه نقش رهبران رایات السود؛ یعنی سید خراسانی و شعیب بنصالح در نهضت جهانی امام زمان(عج) بهعنوان فرماندهان و سران لشگر حضرت اشاره میکند. نکته آخر اینکه، رایات السود، برای رخداد ظهور و قیام دو کاربرد دارد: کاربرد اول، زمینهساز ظهور و قیام و کاربرد دوم، از نشانههای ظهور و قیام، تلقی میشود.
The current study seeks to examine and analyze the effective role of Iranians in different stages of the worldwide movement of Imam Mahdi (a.s). This worldwide movement is divided into three stages: reappearance, uprising and global government. The criteria for fulfillment of all the ideals of the divine religions in the end of the world are the reappearance-which heralds the coming of the savior and the uprising-which announces the implementation of the savior's plans and the global government. These three stages come about when the people, their relationships, and their requirements are already operationalized in society in advance. Therefore, people play an important role in the realization of these three great events and in the implementation of their preparations and preliminaries.
According to the narrations in the Shiite and Sunni hadith sources, the role of Iran and Iranians has been important and fundamental among the creatures of the events of reappearance and uprising. The narrations "Rayat al-Saud (black flags)" which report the Iranian movements and currents in the onset of the reappearance, refer to the unique place and role of Iranians specially the role of Rayat al-Saud leaders i.e. Sayyid Khorasani and Shu'aib Ibn Salih in Imam Mahdi worldwide movement as the commanders and leaders for Imam Zaman (a.s). The bottom line is that, Rayat al-Saud has two uses for the events of the reappearance and uprising: first it provides the context for reappearance and uprising and second, it is considered one of signs of reappearance and uprising.
خلاصه ماشینی:
نکته قابل ذکر اینکه؛ روایات رایات السود هم در منابع حدیثی شیعه و هم در منابع حدیثی اهلسنت آمده است، اما تفاوتهایی در این نوع منقولات وجود دارد که کاربرد آنها را متفاوت میکند و آن اینکه در منابع حدیثی شیعه، بیشتر روایات «رایات السود» بهعنوان نشانههای ظهور و در قالب زمینهسازان ظهور نقل شده است ولی در منابع حدیثی اهلسنت این نوع روایات، بیشتر بهعنوان نشانههای قیام و در قالب یاران و انصار امام مهدی(عج) صادر شده است.
در این قسمت تنها به برخی از روایاتی که رایات السود را بهعنوان زمینهسازان ظهور و نشانههای ظهور تلقی میکنند و نه نشانههای قیام امام زمان(عج)، پرداخته میشود: امام باقر7 میفرماید: «تنزل الرایات السود التی تخرج من خراسان إلی الکوفة فإذا ظهر المهدی بعث إلیه بالبیعة» (راوندی، 1409ق، ج3: ص1159)؛ پرچمهای سیاه از خراسان حرکت کرده و در کوفه فرود میآیند، در این هنگام مهدی(عج) آشکار شده و آنان برای بیعت به سویش گام بر میدارند.
در نهایت، نتیجه میگیریم که انقلاب رایات السود ـ که خاستگاه ایرانی داشته، نفرات و سپاه آن نیز ایرانی میباشند و در دو مقطع حساس و سرنوشت ساز ظهور و قیام امام زمان(عج) نقش ایفاء میکنند ـ نقش بسیاری بارز و مهمی داشته که امام زمان(عج)، فرماندهی سپاه خویش را به آنان واگذار کرده و شعیب بنصالح فرمانده رایات السود را بهعنوان فرمانده کل قوای خویش بر میگزیند و نکته بعدی اینکه، روایات رایات السود در هر دو منبع حدیثی شیعه و اهلسنت نقل شده است، ولی با توجه به کثرت منقولات در منابع اهلسنت و با عنایت به توجه ویژه و فراگیر محدثان اهلسنت به آن، نمیتوان آن را با منقولات محدود شیعه مقایسه کرد.