چکیده:
این مقاله به دغدغه تامین سلامت معنی در ترجمه، بویژه ترجمه قرآن می پردازد. در این راستا عناوینی چون: نیاز به ترجمه، رویکرد معنی گرایانه، ترجمه تفسیری، اهمیت برابری معنایی در ترجمه و بایدها و نبایدهای مربوط به انتقال درست معنی توضیح داده می شود. سپس پیش نیازها و بایدها و نبایدهای مترجم در چهار محور زیر ارائه می شود:
1- متن شناسی با زیر مجموعه هایی چون خودسانسوری فرهنگی مترجم، متن به عنوان واحد ترجم، شناخت زبان عربی و آشنایی با دانشهای مربوط به آن، آشنایی با علوم قرآنی، توجه به پیوستگی معنایی آیات، سنت شناسی و موضوع شناسی.
2- تخصص در زبان مقصد و راز و رمز هدایت آن.
3- توانایی تخصصی مترجم در تئوری شناسی و تجربه عملی ترجمه و نویسندگی.
4- تعامل جمعی و مشارکت افراد و تخصصها در آفرینش ترجمه.
در پایان از عدم وفاداری ترجمه های موجود در انتقال موثر معانی آیات هم یاد شده است.
This article deals with the concerns in securing sound meaning in translation, specially, the translation of the Qur'an. Thereby, certain issues such as: need for translation; interpretational translation; meaning-oriented approach; significance of semantic equivalence in translation; and the translator's do's and don'ts are presented in the following four categories: 1. textology along with subsets such as translator's cultural self-censorship; text as translation unit; knowledge of Arabic language and the related fields; familiarity with the Qur'anic sciences; paying attention to the semantic consistency of the verses; traditionology, and topicology, 2. expertise in the source language and the secret of its importance, 3. translator's specialty in theories and practical experience of translation and authorship, 4. group interaction and participation of experts in doing translation. In conclusion, lack of fidelity in effectual rendering of the verses in existing translations is also touched upon.
خلاصه ماشینی:
"مکانیسم دقیق این مساله، یادآوری میشود، مراحل مختلف آن کاملا مشخص و معلوم میگردد و در مقابل، مطالب ناصحیح نیز عنوان نمیشود، بیان مطالب با کلمات و تعبیرهای ساده صورت میگیرد تا فهم انسان قادر به دریافت آنها باشد»96 «خلاصه آنکه، هم در مورد مطالب نظری و مربوط به تولید مثل انسان و هم راجع به مسائل عملی ناظر به زندگی زناشویی و روابط جنسی زن و شوهر، قرآن هیچ مطلبی ندارد که با اطلاعات و معلومات جدید و نیز با اموری که منطقا نتیجه این اطلاعاتند، مغایرت و مخالفت داشته باشد»97 نامبرده به همان اندازه که بر واقع بینانه بودن دیدگاه علمی قرآن اصرار دارد، از بی کفایتی ترجمهها و تفسیرها حکایت میکند و منشأ آن را بی اطلاعی مترجمان از موضوع (و دانش جدید) میشناسد، آنگاه به صورت عینی از ترجمه «علق» به خون بسته، به عنوان یک اشتباه خطرناک نام میبرد: «کسانی که با علوم دقیقه سر و کار دارند، با ملاحظه ترجمهها و تفسیرهای موجود به معانی صحیح، دست نمییابند، برای مثال قسمت اعظم ترجمهها، در جریان ایجاد انسان از «دلمه خون» «خون بسته» یا «وابستگی» و «تعلق» سخن میگوید، حال آنکه این بیان در نظر دانشمندی که در این زمینه تخصص دارد کاملا نامقبول است زیرا هیچگاه انسان دارای چنین وضعی در آغاز نیست."