چکیده:
در عصر شتاب و تسلط تکنولوژی، صرفه جویی در زمان یک ضرورت اجتناب ناپذیر است؛ و به تبع آن، صرفه جویی در کلام راهی کوتاه برای بهره وری هرچه بیشتر از فرصتهاست. در ادوار مختلف زبان فارسی، ایجاز، قاعده غالب در بلاغت بوده و در نظم و نثر، آثار ارزشمندی به شیوه کم گویی و گزیده گویی برجای مانده است. در این پژوهش پس از تعریف نوع ادبی مینیمالیسم و بیان ویژگیهای آن، درپیوند با اهداف تعیین شده، حکایتهای روضه خلد اثر مجد خوافی از منظر مینیمالیستی واکاوی شده و شباهتهای ساختاری اینگونه «کهن نو» با داستانکها تبیین گردیده است. پس از بازخوانی و بررسی ساختاری متن معلوم شد که از لحاظ فنی با الگوهای ساختاری مینیمالیسم از قبیل ایجاز و فشردگی، سادگی طرح و پیرنگ، محدودیت زمان و مکان و شخصیتها، بهره مندی از مضمون جذاب، و سادگی و بی پیرایگی زبان برابری میکنند و از برخی جهات مانند؛ موقعیت اجتماعی شخصیتها، آمیختگی با صنایع ادبی و آیات و روایات، درونمایه های اخلاقی و اجتماعی، روایت در زمان گذشته و حضور عناصر فراواقعی؛ با مولفه های مینیمالیسم تمایز دارند. روش تحقیق در این پژوهش کتابخانه ای است و یافته های تحقیق بصورت توصیفی- تحلیلی پردازش گردیده است.
In the age of acceleration and mastery of technology, time saving is
an inevitable necessity. And consequently, saving the Speech is a
plausible way to make the most of opportunities. In different periods of
Persian language, briefness has been the dominant rule in rhetoric and
has remained valuable works in Poetry and prose in the manner of
narration. In this research, after defining the literary genre of
Minimalism and expressing its features, in connection with the set goals,
the narratives of Rozeh khold Majd khafi are explored from a minimalist
perspective and explained the structural similarities of this new genre
with storybooks. After reading the text, it was found that they were
technically equivalent to minimalist structural patterns such as briefness
and compactness, simplicity of design, time and place constraints, and
characters, benefiting from an attractive theme and simplicity of
language. And in some aspects, such as the social status of the
characters, the mix with literary figures of speech, verses and traditions,
ethical and social themes, the narration of the past tense, and the
presence of supernatural elements differs with the elements of
minimalism. Research Method based on Library research and the
research findings are processed in a descriptive-analytic way.
خلاصه ماشینی:
Key words: Fiction, Story, Minimalism, Rozeh khold, Briefness 1 - Ph. D student in Persian language and literature at Shabestar Islamic Azad university.
از آنجایی که ادبیات داستانی امروز با همین اصل سادگی و کم حجمی مورد توجه زیادی واقع شده است ، ساختارشناسی حکایات و داستانهای کوتاه و کهن فارسی، و تبیین عناصر سازندة آنها مورد توجه بیشتر و مطالعۀ تخصصیتر در میراث غنی گذشتگان و آثار ارزشمند نویسندگان ایران زمین میشود و این همانی در ادبیات فارسی با شیوة مینیمالیستی، بر اعتبار فرهنگ و ادبیات ما میافزاید.
سؤالات تحقیق -عناصر و ساختارهای حکایات مجد خوافی که قابل انطباق با ویژگیهای مینیمالیسم هستند کدام است ؟ - تفاوت و تشابه داستانهای مینیمال از نظر محتوا و مضمون با حکایتهای روضۀ خلد کدامند؟ اهمیت و ضرورت تحقیق هرگونه تحقیق در قلمرو پهناور ادب فارسی، گوشۀ تاریکی از این گستره را کشف و تفسیر میکند.
ب - وجوه اختلاف حکایتهای روضۀ خلد و مینیمالیسم ١- شخصیت پردازی یکی از تفاوتهای عمده بین حکایت و داستان مینیمال ، موقعیت اجتماعی قهرمانان این دو نوع ادبی است ؛ در حکایتهای مجدخوافی حضور شخصیتهای برجسته و شاخص چون بزرگان دین ، مشاهیر عرفانی و ادبی و شخصیتهای تاریخی با اصول شخصیت پردازی داستانهای مینیمالیستی که اغلب اقشار و افراد عادی اجتماع و جزئی از صحنه و فضای داستان هستند و برجستگی چندانی ندارند، مغایرت دارد.