چکیده:
امروزه تفکر استراتژیک به عنوان یک عنصر بسیار مهم و ارزشمند در موفقیت مدیریتهای کلان در سازمانها و سیستمهای کسب و کار مطرح می باشد. یکی از عواملی که در سازمانهای امروزی می تواند دو نوع هوش فعال انسانی و ماشینی را با یکدیگر ترکیب کند، هوش سازمانی است. هدف اصلی این پژوهش تبیین رابطه بین هوش سازمانی با تفکر استراتژیک مدیران شرکت سیستم اندیشان فاخر آرمان می باشد که به صورت مولفه هایی برای هر دو عامل در نظر گرفته شده است. این پژوهش از لحاظ روش از نوع همبستگی و از لحاظ هدف کاربردی می باشد. میزان حجم جامعه آماری پژوهش، مجموعه مدیران شرکت سیستم اندیشان فاخر آرمان هستند که در مجموع تعداد آنها 160 نفر می باشد. همچنین تعداد نمونه با استفاده از فرمول کوکران با سطح خطای پنج درصد 113 نفر تعیین شد. متغییر پیش بین این مدل، هوش سازمانی با مدل ترومسو (2002) می باشد که داری مولفه های پردازش اطلاعات، آگاهی سازمانی و مهارتهای سازمانی می باشد و میانگین نمره کسب شده از آنها به عنوان هوش سازمانی لحاظ شده است. متغییر ملاک تفکر استراتژیک با مدل جین لیدکا (1988) دارای پنج مولفه نگرش سیستمی، تمرکز بر هدف، تفکر در زمان، فرصت جویی هوشمندانه و پیشروی با فرضیه می باشد. نتیجه کلی این پژوهش نشان می دهد که هوش سازمانی روی همه مولفه های تفکر استراتژیک نقش دارد ولی نقش آن در مولفه های پیشروی با فرضیه و تمرکز بر هدف بیشتر و اثربخش تر از مولفه های تفکر در زمان، فرصت جویی هوشمندانه و نگرش سیستمی می باشد.
Today, strategic thinking is a very important and valuable element in the success of senior management in organizations and business systems. One of the factors that can combine two types of active human and machine intelligence in today's organizations is organizational intelligence. The main purpose of this study is to explain the relationship between organizational intelligence and strategic thinking of managers of Fakhir Arman System Thinkers Company, which is considered as components for both factors. This research is correlational in terms of method and applied in terms of purpose. The size of the statistical population of the research is the collection of managers of Fakhir Arman System, which has a total number of 160 people. Also, the number of samples was determined using Cochran's formula with an error level of 5% of 113 people. The predictor variable of this model is organizational intelligence with Tromso (2002) model, which has the components of information processing, organizational awareness and organizational skills, and the average score obtained from them is considered as organizational intelligence. The strategic thinking criterion variable with Jane Lidka (1988) model has five components of systemic attitude, focus on goal, thinking in time, intelligent opportunism and advancing with the hypothesis. The overall result of this study shows that organizational intelligence plays a role in all components of strategic thinking, but its role is in the components of progress with hypothesis and focus on the goal more and more effectively than the components of thinking in time, intelligent opportunism and systemic attitude.
خلاصه ماشینی:
هدف اصلی این پژوهش تبیین رابطه بین هوش سازمانی با تفکر استراتژیک مدیران شرکت سیستم اندیشان فاخر آرمان می باشد که به صورت مولفه هایی برای هر دو عامل در نظر گرفته شده است.
این سازمانها و شرکتها با استفاده از نرمافزارهای طراحی شده بر پایه هوش سازمانی میتوانند اثربخشی استفاده از Benito-Ostolaza Sanchis-Llopis Moon 0 Pang 1 Pisapia 2 Hong Kong ساختارهای اطلاعاتی موجود را در راستای اهداف خود افزایش دهند و اطلاعات از حالت عملیاتی و محدود شدن به استفاده در لایههای اجرایی سازمان برای استفاده مدیران سازمان توسعه یابند با توجه به مطالب ذکر شده، طی انجام این پژوهش برآنیم تا بررسی کنیم که آیا می توان بین قدرت تفکر استراتژیک که از نیازهای اساسی سازمان ها و مشخصه های مورد لزوم مدیران امروزی است و هوش سازمانی مدیران ارتباطی قائل شد تا از این طریق بتوان مدیران شایسته و مورد نیاز سازمان را انتخاب کرد؟ مدل پژوهش از آنجایی كه هر پژوهشی نیازمند نقشه ذهنی و مدل مفهومی است كه در قالب ابزار تحلیلی مناسب، متغیرها و روابط بین آن ها ترسیم شده باشد، در این پژوهش نیز با توجه به ماهیت شرکت مورد پژوهش و بررسی یک به یک عناصر، برای رسیدن به شناختی در زمینه رابطه بین هوش سازمانی با تفکر استراتژیک مدیران شرکت سیستم اندیشان فاخر آرمان، مدل پژوهش مورد نظر به صورت زیر در نظر گرفته شده است.
در اینجا اگر چه رابطه آماری تأیید شده ولی شدت رابطه در حد متوسط است؛ لذا می توان نتیجه گرفت که هر چه هوش سازمانی مدیران سیستم اندیشان فاخر آرمان بالاتر باشد سطح مؤلفه پیشروی با فرضیه تفکر استراتژیک آنها بالاتر خواهد بود.