چکیده:
دیالکتیک میان جایگاه میدان قدرت و تأثیر آن در میدان تئاتر ایران در بازهی 1300ـ1332ش، با ایجاد تغییر و تنوع در قریحهی عاملان، و کاربست این قریحه در فرایند تولید و مصرف حوزههای متنوع نمایش، موجب ایجاد تغییرات بنیادی در فرایند تولید و مصرف تئاتر ایران شد که در گروههای تولیدی، سالنداران و تماشاگران تأثیر گذاشت؛ لذا در این پژوهش قصد داریم به شیوهی ساختارگرایی تکوینی بوردیو و بر پایهی نظریههای تمایز، منش، سرمایه و میدان، به چگونگی موقعیت و تعامل عاملان بر اساس منشأ اجتماعی هر یک در ارتباط با میدان تئاتر؛ تمایز و موضعگیری عاملان در مقابل مواضع متناظر؛ و چگونگی ترکیب سرمایههای فرهنگی، اقتصادی و نمادین آنها، به شیوهی توصیفی ـ تحلیلی بپردازیم. در انتها درمییابیم منش و شیوهی تسلط عاملان بر عادتوارهها و سرمایههای میدان، نقش اساسی در شکلگیری میدانهای تئاتری این دوره داشته و نظام اندیشهای خود را به میدان تئاتر تحمیل کرده و منجر به ایجاد تمایز در هویت میدانهای تئاتری این دوره شده است.
The dialectic between the position of the field of power and its impact on the Iranian theater field in the period 1332-1332 ASH., by creating changes and diversity in the talents of the actors, and the application of this talent in the production and consumption of various fields of theater, caused fundamental changes in the production and consumption of Iranian theater; which affected production groups, hall owners and viewers. Therefore, in this research, we intend to use Bourdieuchr('39')s formative structuralism and based on theories of differentiation, character, capital and field, and study the position and interaction of actors based on the social origin of each in relation to the theater field; distinguish and stance of actors against the corresponding positions; combine their cultural, economic and symbolic capitals in a descriptive-analytical manner. In the end, we find that the character and method of mastering the actors on the habits and capital of the field, has played a key role in the formation of theatrical fields of this period and has imposed its system of ideas on the theater field and has led to differentiation in the identity of theatrical fields.
خلاصه ماشینی:
چگونگی شکل گیری میدان تئاتر نوین ایران بین سال های ١٣٠٠ تا ١٣٣٢ شمسی بر اساس آرای پیر بوردیو آهو تعلیمی ،١ بهروز محمودی بختیاری 2 چکیده دیالکتیک میان جایگاه میدان قدرت و تأثیر آن در میدان تئـاتر ایـران در بـازه ی ١٣٠٠ـ١٣٣٢ش ، با ایجاد تغییر و تنوع در قریحه ی عاملان ، و کاربست این قریحه در فرایند تولید و مصرف حوزه های متنوع نمایش ، موجب ایجاد تغییرات بنیـادی در فرایند تولید و مصرف تئاتر ایران شد که در گروه هـای تولیـدی ، سـالن داران و تماشاگران تأثیر گذاشت ؛ لذا در این پژوهش قصد داریم به شیوه ی سـاختارگرایی تکوینی بوردیو و بر پایه ی نظریه های تمایز، منش ، سرمایه و میدان ، به چگـونگی موقعیت و تعامل عاملان بر اساس منشأ اجتماعی هر یـک در ارتبـاط بـا میـدان تئاتر؛ تمایز و موضع گیری عاملان در مقابل مواضع متنـاظر؛ و چگـونگی ترکیـب سرمایه های فرهنگی ، اقتصادی و نمـادین آنهـا، بـه شـیوه ی توصـیفی ـ تحلیلـی بپردازیم .
تعدد مکان های نمایشی وابسته به احزاب چپ و بـه تبـعِ آن ، تغییـرات سـاختاری کـه نوشین با آغاز فعالیت خود در میدان ایجاد کرده بود و همچنین حضور عامـل هـای جدیـد (متأثر از ایدئولوژی چپ سیاسی ، برخوردار از سـرمایه ی فرهنگـی و سـرمایه ی نمـادین ) موجب شد که دیگر نه فقط افراد برخوردار از سرمایه ی فرهنگی نهادهای دولتی در حوزه ی تئاتر، میدان قدرت در میدان تئاتر بودند، بلکه گروهی نیز وارد میدان شدند که به واسـطه ی مقبولیت در میان نویسندگان ، هنرپیشگان و شعرا، سرمایه ی نمادین مؤثری کـسب کـرده و قادر به تعیین و تثبیت ساختارها و الگوهای مـشروع مبـارزه در میـدان بودنـد.