چکیده:
شناخت مستلزم تراکم حجم متناسبی از یافته های تحقیقی است. در کشورمان مطالعات مداومی در خصوص فلسفه مدیریت صورت نگرفته است،ژرف کاوی فلسفی نخستین گام در این راه است. لازم است در این خصوص، پژوهش و تامل ادامه یابد تا نتایج چشم انداز جدیدی را پیش روی سیاستگذاران و مسئولان مرتبط قرار دهد.لازم است مدیر از تمایل و گرایش کنشگران نسبت به محل کار و تحصیل و پیش زمینههای جمعیتشناختی، تجارب،حساس باشد. پس از شناسایی مولفه های فردی و اجتماعی موثر بر گرایش افراد به ارتباط با مدرسه بر اساس رویکرد تحلیلی –ترکیبی فلسفی، به ارائه خطوط اصلی توصیه هابه کنشگران بپردازد تا تفاهمی برای نوع و نحوه مدیریت به دست آید.تشکیل یک انجمن مرکب از نماینده مدرسه،نماینده دانش آموزان و اولیا و تفویض بخشی از تصمیم گیری های مدیریتی مدرسه به این انجمن پیشنهاد می شود.
Abstract:The volume density is proportional to the research findings. There are no ongoing studies in our country on the philosophy of management, philosophical digging is the first step in this direction. In this regard, research and reflection needs to continue to bring new results to policymakers and stakeholders. The manager needs to be sensitive to the willingness and inclination of actors to work and study and to demographic, experiences, and backgrounds. After identifying the individual and social components influencing individuals' tendency to associate with the school based on an analytical-philosophical blend approach, they provide the main lines of recommendation to the actors in order to gain an understanding of the type and mode of management. , The student and parent representative and delegate part of the school's management decisions to this association.
خلاصه ماشینی:
فرهنگ سازان دوران ساز و مديران بزرگ هريک به گونه اي از ناخشنودي بشر مدرن و الگوهاي فن سالارانه سخن گفتند و هريک براي آنچه در اين جا همسويي معنادار و هم افزاي هويت انساني ،مديريت وساختارهاي اجتماعي و درک حلقه ها ي مفقوده مي ناميم پنجره اي باز کرده اند.
هنگامي که در شرايط پيچيده درمورد افزايش قدرت انتخاب و گسترش آرامش و رفاه انساني تناقض نماهاي اجتماعي انسداد هاي خرده نظام ها خود را آشکارا نشان مي دهند،دشواري کار مديريت مدرسه ووجوه تازه آن پديدار مي شود.
در جامعه اتميزه وجود کساني که احساس تنهايي گناه ،ناتواني و مستاصل و يا ضعيف بودن باعث مي کنند و نوع رابطه غير انتقادي با ليدر يک گروه متعارف يا گروه خلافکار در مباحث آسيب اجتماعي) يا مرشد، سبب مي شود مدير يا سلبريتي يا ليدر و مرشد با تحميل راه و روش خود بر گروه هاي واقعي يا مجازي دوره تسلسل جهل و منفعل بودن انسانها دوام بخشند.
حوزه مطالعات فرهنگي مي تواند به خوانش انتقادي غلبه رويکرد سخت افزاري و بي انعطاف مدرسه و نهاد آموزش و حلقه هاي مفقوده رابطه مديريت -ساختار و تحريف هاي مرتبط کمک کنداز اين رو رويکرد سياست اجتماعي مطرح شده است .
T 2 Voluntarism مديريت را “ترسيم کنيم ”؟ ساختار لزوما پيشيني است يا مديران بايد به آن برسند و کشف کنند يا برسازند؟ فرهيختگي چيست ؟ براي رهايي از زمختي و کج تابي و بي انعطافي ساختار ها چه بايدکرد؟ چگونه يک مجموعه تربيتي نه تنها داراي " هويت و خود" بلکه منبع اعتبار واميد ديگران و فرهيختگي وسرمايه اجتماعي مي شوند.