چکیده:
به سبب حضور مستمرِ نگرش عرفانی در ضمیر فردی و اجتماعی ایرانیان، در جریانشناسی رویدادهای فرهنگی ایران، باید همواره ماهیت و کارکردهای مکتب تصوف تحلیل شود. شرقشناسان در بررسی و تحلیل تصوف ایرانی ـ اسلامی، از مطالعات تطبیقی، رویکردها و متدولوژیهای تحقیقی متنوّعی بهره بردهاند. تصوفپژوهی، از منظر اجتماع و تودهها، بخش مهمی از تحقیقات شرقشناسان را در بر میگیرد. جستار حاضر با استفاده از روش توصیفی ـ تحلیلی و با بهرهگیری از منابع کتابخانهای، در پی واکاویِ رویکردِ جامعهشناختی در پژوهشهای عرفانی مستشرقان است؛ بهگونهای که کوشیده است از رهگذر این کاوش انتقادی، چگونگی تلائم و تباین تصوف و اجتماع در تحقیقات آنان آشکار شود. نظام شیخوخیت، آزادی مذاهب و چیستی و چگونگی سماع، در خانقاهپژوهیِ شرقشناسان برجسته است. با غوررسی در تحقیقات آنان، «پیوند تصوف و فتوّت» آشکار میگردد. نتایج حاصل از این پژوهش نشان میدهد که غالب شرقشناسان، تصوفِ تودهگرایِ خانقاهی و گرایش عامۀ مردم به تصوف را به سبب برابری اجتماعیِ طبقات ارج مینهند و از دیگرسو، گرایش مشایخ را به قدرت نقد کردهاند. در نگاه آنان، هرچند بنمایههای فتوّت صوفیانه، اساس محبوبیت اجتماعی تصوف را شکل داده است؛ معذلک، نخبهسالاری عرفان در دورهی نخستین تصوف، به سبب دوری از طریقتزدگی، نتایج مؤثّرتری داشته است.
Due to the constant presence of mystical attitude in the individual and social conscience of Iranians, in the flowology of Iranian cultural events, the nature and functions of the school of Sufism must always analyzed. Orientalists in the study and analysis of Iranian-Islamic Sufism have used various comparative studies, approaches and research methodologies. Mysticism, from the perspective of society and the masses, is an important part of Orientalist research. Using descriptive-analytical method and using library resources; the present paper seeks to analyze the sociological approach in the mystical researches of Orientalists. Through this critical exploration, this article has tried to reveal thee compatibility and divergence of Sufism and society in their research. The system of Sheikhdom, the freedom of religions, and the essence of Sama are prominent in the Orientalists’ Khanqah studies. A careful examination of their research reveals the “connection between Sufism and Fotovvat”. The results of this study show that the majority of orientalists value the Khanqah mass-oriented Sufism and the general tendency of people to Sufism due to the social equality of the classes, and on the other hand, have criticized the tendency of the Mashayekhs to the power. In their view, although the foundations of Sufism Fotovvat have formed the basis of Sufismchr('39')s social popularity; nevertheless, due to its avoidance of indulgence in Sufism, the elitism of mysticism in the first period of Sufism had results that were more effective.
خلاصه ماشینی:
رویکرد جامعه شناختی تصوّف در پژوهش های شرق شناسان با تکیه بر خانقاه پژوهی آنان امیر پوررستگار،١ محمّدیوسف نیری 2 چکیده به سبب حضور مستمرِ نگرش عرفانی در ضـمیر فـردی و اجتمـاعی ایرانیـان ، در جریان شناسی رویدادهای فرهنگی ایران ، باید همواره ماهیت و کارکردهای مکتب تصوف تحلیل شود.
نصر اشاره کرده است که تصوف بر خارجی ترین جنبه ی حیـاتِ اجتماعی و اقتصادی ایران اثرگذار بوده است ؛ چنان که پیوندهای اجتمـاعی کـه از طریـق انجمن های فتوّت و اصنافِ پیشه وران ایجاد شد، تأثیر عمیقی بر جامعه ی ایرانـی گذاشـت .
در باب بررسـی و نقد عامِ تحقیقات عرفانی شرق شناسانان نیز آثار زیادی نگاشته شده اسـت ؛ امـا در ایـن میان ، پژوهشی که به طور مستقل ، رویکـرد جامعـه شـناختی تـصوف را در اهـمِ تحقیقـات شرق شناسان ، به ویژه از منظر خانقاه پژوهی آنان واکاوی کرده باشد، نوشته نشده است .
هم زیستی برادرانه با آزادی مذهبی در درون جامعه ی اسـلامی ، بـرای نخـستین بـار از کانون خانقاه سر بر می آورد و از این جاست که شرق شناسان دریافته اند چنین ساختاری در 1 جامعه ی غرب ، هم زمان با دوره های رشد تصوف وجود نداشت ؛ چنان که لئونـارد لـویزن ، تصوف پژوه آمریکایی ، معتقد است «چنین آمیزش جسارت آمیـزی از طبقـات مختلـف ، در هیچ نهاد دیگری در اروپای قرون وسطی مشابهی نداشت » (١٣٨٨، ١٥٧).
در این میان ، موضوعی که سهم قابل توجهی را در خانقاه پژوهی شرق شناسان به خـود اختـصاص می دهد، آیین فتوّت و جوانمردی است که با پیوند با تصوف ، فتوّت صوفیانه را بـه وجـود آورد و مبشّر نوعی عدالت معنوی اجتماعی بود.