چکیده:
هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر مدیریت ریسک سازمانی بر مزیت رقابتی است. همچنین این پژوهش بررسی میکند که فناوری اطلاعات چه نقشی را در تقویت یا تضعیف این رابطه ایفا میکند. پارادایم این پژوهش اثباتگرایی، رویکرد آن قیاسی و استراتژی آن پیمایشی است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش گردآوری داده در گروه پژوهشهای توصیفی- پیمایشی قرار دارد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه اساتید و کارکنان دانشگاه کاتب درشهر کابل در افغانستان میباشد که با استفاده از فرمول نمونهگیری کوکران و روش نمونهگیری غیراحتمالی و در دسترس تعداد 160 نفر بهعنوان نمونه آماری برگزیده شدند. ابزار گردآوری دادهها پرسشنامه استاندارد سعیدی و همکاران (2018) میباشد. جهت سنجش روایی از روایی صوری و نظر اساتید و خبرگان در این حوزه استفاده شد و سنجش پایایی آن از طریق آلفای کرونباخ تایید و مقدار آن 0/87 برآورد شد. جهت تجزیهوتحلیل دادههای پژوهش با فرض نرمال بودن دادهها از تکنیک تحلیل عاملی تائیدی و مدلیابی معادلات ساختاری با استفاده از نرمافزار لیزرل استفاده گردید. نتایج نشان داد مدیریت ریسک سازمانی، استراتژی فناوری اطلاعات و ساختار فناوری اطلاعات تاثیر مثبت و معناداری بر مزیت رقابتی دارد و نقش تعدیلگری استراتژی و ساختار فناوری اطلاعات بر رابطه بین مزیت رقابتی و مدیریت ریسک سازمانی تایید شد.
خلاصه ماشینی:
بر این اساس، هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی تاثیر مدیریت ریسک سازمانی و مزیت رقابتی با نقش تعدیلکننده فناوری اطلاعات در دانشگاههای خصوصی کابل است.
در این مدل مفهومی "مدیریت ریسک سازمانی" متغیر مستقل و "استراتژی و ساختار فناوری اطلاعات" متغیرهای تعدیلگر و "مزیت رقابتی" بهعنوان متغیر وابسته در نظر گرفته شدهاست.
شاخصهای نیکویی برازش برای مدل نهایی (رجوع شود به تصویر صفحه) 5- یافتههای تحقیق تحقیق حاضر به بررسی بررسی تاثیر مدیریت ریسک سازمانی بر مزیت رقابتی توسط نقش تعدیلکننده فناوری اطلاعات پرداختهاست.
نتیجه مربوط به بررسی روابط موجود در مدل تحقیق (رجوع شود به تصویر صفحه) 6- بحث و نتیجهگیری براساس فرضیه اول، یافتهها نشان از اثرگذاری مستقیم و معنادار مدیریت ریسک سازمانی بر مزیت رقابتی در دانشگاه کاتب کابل دارد.
نتیجه بهدست آمده برای فرضیه دوم نشان از تایید این فرضیه داشته و بنابراین میتوان پذیرفت که استراتژی فناوری اطلاعات موجب بهبود مزیت رقابتی دانشگاه کاتب کابل شدهاست.
یافتهها نشان از تایید فرضیه چهارم داشته و بنابراین استراتژی فناوری اطلاعات دارای اثر تعدیلگری بر رابطه بین مزیت رقابتی و مدیریت ریسک سازمانی دانشگاه کاتب کابل داشتهاست.
نتایج بهدست آمده برای فرضیه پنجم نشان از تایید اثر تعدیلگر ساختار فناوری اطلاعات بر رابطه بین مزیت رقابتی و مدیریت ریسک سازمانی دانشگاه کاتب کابل دارد.
با توجه به نتیجه بهدست آمده برای فرضیه سوم پژوهش پیشنهاد میشود دانشگاه کاتب کابل در راستای بهبود مزیت رقابتی از سیستم توزیعی برای بهاشتراکگذاری اطلاعات استفاده کنند.