چکیده:
کارآفرینی بهعنوان پدیدهای نوظهور، بهتازگی در محافل علمی ایران مطرح شده است. احیای تحقیقات و عملیات کارآفرینی در دنیا به دهه 1980 میلادی باز میگردد؛ که آن را "انقلاب کارآفرینانه" نامگذاری کردهاند. "جان تامپسون" معتقد است رفتار کارآفرینانه نیازی فراگیر و ضروری برای تمامی سازمانها (دولتی، خصوصی، داوطلبانه و غیره) با هراندازه (بزرگ، متوسط و کوچک) است. این مقاله دیدگاهی از علم کارآفرینی، تحت عنوان "کارآفرینی اجتماعی" را بهعنوان یک فرایند که تغییر اجتماعی را تسریع میکند و نیازهای مهم اجتماعی را مورد خطاب قرار میدهد، مطرح میکند. کارآفرینی اجتماعی بهعنوان مقولهای متفاوت از دیگر اشکال کارآفرینی، بهطور نسبی در ارتقای ارزشهای اجتماعی و توسعه در مقابل کسب ارزش اقتصادی ارجحیت بیشتری را کسب میکند. در این مقاله ابتدا مروری بر مفاهیم کلی کارآفرینی خواهیم داشت سپس سرمایه اجتماعی، مفاهیمی از کارآفرینی اجتماعی و چارچوبهای نظری این مقوله جدید، جایگاه آن نسبت به سایر مقولههای کارآفرینی، ویژگیهای رفتاری کارآفرینان اجتماعی و درنهایت مدلی برای کارآفرینی اجتماعی مطرح میشود.
خلاصه ماشینی:
اصطلاح کارآفرین به کسی اطلاق میگردد که متعهد می شود مخاطره های یک فعالیت اقتصادی را سازماندهی، اداره و تقبل کند همچنین در فرهنگ «و بستر»، Enterpreneur این طور تعریف شده است: "کسی که سازمان میدهد، اداره میکند و مخاطرات بعدی یک سرمایه گذاری و یا یک طرح را می پذیرد.
در این پارادایم، دانشگاه کارآفرینی دانشگاهی است که همزمان با تاکید به تولید علم و گسترش مرزهای دانش بشری، نسبت به نیازهای آموزشی، پژوهش و خدمات مشاوره ای تخصصی محیط حساس بوده و از طریق ایجاد خلاقیت و شیوه های تفکر هوشمندانه، ضمن پاسخگویی سریع و دقیق به نیازهای افراد، کمک میکند تا توانایی تعریف، فرموله کردن و برطرف ساختن مشکلات به صورت مستقل یا گروهی، تحقق یافته و زمینه برای توسعه پایدار کشور آماده گردد.
پس، کارآفرینی با ایجاد فرصت های شغلی و تولید ثروت و بهبود شرایط اقتصادی، پیش زمینهای اساسی برای ارتقای سطح فرهنگی جامعه است.
سازمانهای غیر انتفاعی ممکن است مجموعه ای از پست های تجاری را ایجاد کنند و از آنها در راه ایجاد و به کار گیری و درآمد زایی که البته مقاصد اجتماعی را در نظر دارد استفاده کنند.
اساسا تصورات متفاوت و تعاریف متمایزی از مفهوم کارآفرین و نقش کارآفرینانه وجود دارد اجماع روی یک تعریف از این زمینه در واژه های مربوط به کار آفرین شاید کاری غیر ممکن باشد (ون کاتارامن 4 ، 1997: 120).
این ادعا که هر ثروت ایجاد شده ای صرفا وسیله ای برای هدف اجتماعی است بیان میکند که سود مالی نزد کارآفرین در میان اهداف به عهده گرفته جایی ندارد.