چکیده:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نگرش مدیران و معلمان مدارس در خصوص جایگاه موزه به عنوان یک رسانه آموزشی و فرهنگی در آموزش و پرورش انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه مدیران و معلمان دبستانهای دولتی شهر شیراز بود. جهت انتخاب نمونه آماری از روش سرشماری استفاده و مدیران و معلمان 10 مدرسه که دانشآموزان آنها به صورت مرتب از موزهها بازدید داشته یا نداشته بودند به عنوان نمونه آماری انتخاب گردید. برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شده است. نتایج بیانگر این بود که میزان ارزش آموزشی و فرهنگی موزهها از دید مدیران و معلمان دبستانهای شهر شیراز بالاتر از سطح متوسط میباشد. نتایج دیگر نشان داد که بین دیدگاه مدیران و معلمان مدارسی که از موزهها بازدید داشتهاند و مدیران مدارسی که از موزهها بازدید نداشتهاند، در مورد ارزش آموزشی و فرهنگی موزهها تفاوت معناداری وجود ندارد. نتایج نشان داد که بین دیدگاه مدیران و معلمان مدارسی که به موزهها مراجعه کردهاند و مدیران و معلمان مدارسی که به موزهها مراجعه نکردهاند، دربارهی عوامل درونی موثر بر بازدید از موزهها تفاوت معناداری وجود دارد. اما بین دیدگاه مدیران و معلمان درباره عوامل برون سازمانی مؤثر موثر بر بازدید از موزهها تفاوت معناداری وجود ندارد.
The present was conducted to examine the school principals' and teachers’ attitudes toward the position of the museum as an educational and cultural medium in Children's Education. The statistical population of the study included all principals and teachers of public primary schools in Shiraz. Principals and teachers of 10 schools, whose students regularly visited the museums, were selected as the statistical sample by using the census method. A researcher-made questionnaire is used to collect information. The results showed that principals and teachers of primary schools in Shiraz believed that the level of the educational and cultural value of museums is higher than the average level. Other results showed that there was no significant difference between the attitudes of school principals and teachers who visited museums and those of school principals who did not visit museums in terms of the educational and cultural value of museums. On the other hand, there is a significant difference between the attitudes of school principals and teachers who have visited museums and those of principals and teachers who have not visited museums in terms of the internal factors influencing the visits to museums; however, there is no significant difference between the attitudes of principals and teachers in terms of the external factors affecting their visits to the museums.
خلاصه ماشینی:
پیشینه پژوهش در یک بررسی که میچی ١ (١٩٩٨) از ٢٨ معلم دوره متوسطه در مورد مزایای گردش علمی انجام داد نگرش مثبت و منفی معلمان را به شرح زیر بیان میکند: به عقیده این گروه از ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 1 Michie معلمان مزایای گردش های علمی را میتوان مشتمل بر مواردی مانند: دستیابی به تجارب واقعی، افزایش کیفیت آموزشی برنامه های درسی، بهبود ارتباط دانش آموزان با اجتماع ، استفاده معلمان از استراتژیهای یادگیری مشارکتی، دانست و از معایب آن نیز میتوان به مواردی مانند: مشکلات حمل ونقل ، هزینه ، نداشتن مهارت های لازم معلم در تفاوت قائل شدن بین تئوری و عمل ، کمبود زمان در هماهنگی برنامه های مدرسه ، فقدان حمایت دولت از این برنامه ها، و عدم انعطاف برنامه درسی اشاره داشت .
نتایج پژوهش یلدریم ٥ (٢٠١٨) نیز نشان داد که در نتیجه فرایند بازدیدهای دانش آموزان از موزه ، نگرش دانش آموزان بازدیدکننده نسبت اهداف آموزش و سطح یادگیری آنان در زمینه مواد درسی پیشرفت قابل ملاحظه ای مشاهده ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 1 Kisiel 2 Hooper-Greenhill and et al 3 Williams & Sparks 4 Tas 5 Yildirim میشود.
همچنین منظور از عوامل بیرونی، نگرش مدیران و معلمان در خصوص : محدودیت های قانونی موجود در آموزش وپرورش و موزه ها، محدودیت های مالی، دیدگاه خانواده ها و جامعه ، مسائل مربوط به اتفاقات غیرمترقبه و پشتیانی قانون از برنامه آموزشی و سایر عواملی است که مدیران و معلمان آن ها را به عنوان عوامل تأثیرگذار در اجرای بازدید از موزه برای دانش آموزان در نظر دارند.
(2010) Primary School Students’ Benefiting From Museums With Educational Purposes, International Journal of Social Inquiry, (3): 137-164.