چکیده:
بحث کسری بودجه و تجمیع آن به صورت انباشت بدهی همواره به عنوان یک دغدغه در محافل علمی و سیاستگذاری مطرح بوده است. تجمع و انباشت بدهیهای دولت میتواند سرمایهگذاری و در نتیجه رشد اقتصادی را تحت تاثیر قرار دهد و این تاثیر در شرایط مختلف اقتصادی میتواند متفاوت باشد. هدف این مقاله، بررسی رابطه بدهیهای دولت و سرمایهگذاری بخش خصوصی با تاکید بر اثر انباشت بدهی در این رابطه است، این مطالعه در اقتصاد ایران و با استفاده از روش الگوی رگرسیون انتقال ملایم و بکارگیری از دادههای بازه زمانی 1399-1353 انجام پذیرفته است. نتایج این مدل نشان میدهد اولا رابطه میان بدهی دولت و سرمایهگذاری بخش خصوصی منفی است و ثانیا هر چه میزان بدهی دولت افزایش مییابد، ضریب اثرگذاری بدهی دولت بر سرمایهگذاری بخش خصوصی کمتر میشود. بنابراین بزرگ شدن بدنه دولت به بهای افزیش استقراض، نمیتواند اثرگذاری مثبتی بر فعالیتهای بخش خصوصی داشته باشد. همچنین ضریب اثرگذاری تورم و درآمدهای نفتی بر سرمایهگذاری بخش خصوصی به ترتیب منفی و مثبت است و ضریب اثرگذاری هر دو معنادار است. در ضمن تمامی آزمون های خوبی برازش در مدل مورد بررسی قرار گرفت.
The issue of the budget deficit and its aggregation in the form of debt accumulation has always been a concern in scientific and policy circles. The accumulation of government debt can affect investment and thus economic growth, and this effect can vary in different economic conditions. The purpose of this paper is to investigate the relationship between government debt and private sector investment with emphasis on the effect of debt accumulation in this regard. The results of this model show that, firstly, the relationship between government debt and private sector investment is negative, and secondly, as government debt increases, the impact of government debt on private sector investment decreases. Therefore, enlarging the government at the expense of increasing borrowing cannot have a positive effect on the activities of the private sector. Also, the impact factor of inflation and oil revenues on private sector investment is negative and positive, respectively, and the impact factor of both is significant. In addition, all good fit tests in the model were examined. The results of the studies showed that the model is reliable in terms of these tests.
خلاصه ماشینی:
اثر غیرخطی بدهیهای دولت بر سرمایه گذاری خصوصی با استفاده از الگوی رگرسیون انتقال ملایم (STR) در اقتصاد ایران شعله باقری پرمهر * هاترا وقوعی **، الهام خیراندیش ***، عاطفه زین العبادی **** 1 چکیده بحث کسری بودجه و تجمیع آن به صورت انباشت بدهی همواره به عنوان یک دغدغـه در محافل علمی و سیاستگذاری مطرح بوده است .
نتایج این مدل نشان میدهـد اولا رابطـه میـان بدهی دولت و سرمایه گذاری بخش خصوصی منفی است و ثانیاً هر چه میزان بدهی دولـت افزایش مییابـد، ضـریب اثرگـذاری بـدهی دولـت بـر سـرمایه گـذاری بخـش خصوصـی کم تر میشود.
et al ,Chen,) (٢٠١٦) به مطالعـه سطح بهینه از سرمایه گذاری دولت و بـدهیهـای عمـومی در ٦٥ کشـور درحـال توسـعه و توسعه یافته پرداخته و نشان دادنـد اثـر سـرمایه گـذاری دولتـی بـر رشـد اقتصـادی درحـال کاهش است ، همان طور که سطح هزینه ها و مخارج در حال افزایش اسـت ؛ وقتـی کـه نـرخ سرمایه گذاری دولتی به تولید ناخالص داخلی به نقطه آستانه مـیرسـد، اثـر سـرمایه گـذاری دولتی میتواند از مثبت به منفی تغییر کند.
مطالعه چیچریتا و روتر (Rother &Checherita ) (٢٠١٠) نشان داد بدهیهای دولـت ، اثـر غیرخطی بر رشد اقتصادی دوازده کشور منطقـه یـورو طـی یـک دوره ٤٠ سـاله (شـروع از ١٩٧٠) داشته و نسبت بدهی بـه تولیـد ناخـالص داخلـی بـیش از ١٠٠-٩٠ درصـد، اثـرات مخربی بر رشد بلندمدت خواهد داشت ؛ البتـه اثـرات منفـی بـدهی بـالاتر دولـت بـر رشـد اقتصادی ممکن است از سطح تقریبی ٨٠-٧٠ درصدی تولید ناخالص داخلی شـروع شـود.