چکیده:
زمینه و هدف: مهمترین عامل برای معرفی یک اثر ادبی بررسی سبکشناسی است؛ چراکه سبکشناسی یکی از راه های نقد روشمند است که میتواند متون ادبی را مورد بررسی قرار دهد. محمّدیوسف کلهرکرمانشاهی متخلّص به یوسف، شاعر و نویسنده خوشقریحه قرن سیزدهم هجری و از سخنوران توانمند دوره بازگشت ادبی است که جایگاه علمی و ادبیش، آنچنان که سزاوار اوست، مورد تحقیق و کنکاش قرار نگرفته است. او دارای آثار ارزشمندی به نظم و نثر است. از جمله آثار او دیوان اشعاری است که در قالبهای گوناگون قصیده، غزل، مثنوی، قطعه و ترکیب بند سروده شده است. هدف اصلی این پژوهش تحلیل سبک شناسی قصاید و غزلیات یوسف است که علاوه بر آشکار کردن شگردهای زبانی، ادبی و فکری این شاعر، به کشف برخی از حقایق تاریخی و فرهنگی ایران نیز منجر خواهد شد.
روش مطالعه: پژوهش فعلی با توجه به ماهیت نظری آن بر مبنای مطالعات کتابخانه ای و به سبک توصیفی – تحلیلی صورت پذیرفته است. جامعه و محدودۀ مدنظر در آن دیوان محمدیوسف کلهرکرمانشاهی به تصحیح، شرح، تحشیه و تعلیقۀ محمدابراهیم مالمیر و آزاده حسین زاده است که انتشارات انصاری آن را منتشر کرده است.
یافته ها: نوآوریهای یوسف در زمینه واژگان و ترکیبات ابداعی سبب شده اشعار او در میان هم نوعانش از نمود خاصی برخوردار شود. مضامین عاشقانه، آیینی، عرفانی، مدح و مفاخره از اندیشه های مسلّط بر اشعار او بشمار میروند. همچنین تشبیه، تلمیح، کنایه و تشخیص از برجسته ترین صور خیالی هستند که با بسامد بالایی در اشعار او بکار رفته اند.
نتیجه گیری: بررسی شاخصه های اصلی این اشعار گویای آن است که زبان شعری یوسف عمدتا ساده، پخته، دلنشین و عاری از عیوب فصاحت و بلاغت است. این اثر هرچند متاثر از سبک خراسانی و عراقی است، بکار بردن سبک شخصی در آن توسط شاعر، علت اصلی برجستگی آن بشمار میرود. در سطح زبانی استفاده از بحرهای هزج، مجتث و رمل باعث روانی شعر یوسف شده است. در سطح ادبی تشبیه، استعاره، کنایه و بدیع نسبت به سایر آرایه های ادبی، از بسامد بیشتری برخوردارند و در سطح فکری مضامین عاشقانه، عارفانه، مذهبی و آیینی، نوجویی و مفاخره بیشتر مشاهده میشود.
BACKGROUND AND OBJECTIVES: Mohammad Yousef Kalhor Kermanshahi,
alias to Yousef, is a talented poet and writer of the thirteenth century AH. He is
one of the powerful speakers of the literary return period whose scientific and
literary position has not been researched as much as he deserves. He has some
valuable works on poetry and prose.
There is a collection of poems among his works that has been composed in
various forms of ode, Gazelle, Masnavi, a piece of poetry. The current study
mainly aims to investigate stylistic analysis of his poems and lyric poems.
Besides, revealing the linguistic, literary and intellectual approaches of this poet
will also lead to the discovery of some historical and cultural facts of Iran.
METHODOLOGY: Due to the theoretical entity of study that is based on
descriptive-analytical research in library, the society in question is the Divan of
Mohammad Yousef Kalhor Kermanshahi that is corrected, explained,
annotated and suspended by Mohammad Ibrahim Malmir and Azadeh
Hosseinzadeh, and published by Ansari Publications.
FINDINGS: Yousef's innovations in the field of words and inventive
compositions have caused his poems to have a special appearance among all
his contemporary people. The themes of love, ritual, mysticism, praise and
boasting are among the ideas that dominate his poems. Besides, simile,
allusion, irony and personification are among the most prominent figurative
languages that have been frequently used in his poems.
CONCLUSION: Examining the main features of these poems shows that Yousef's
poetic language is mostly simple, mature, pleasant and free from the flaws of
eloquence and rhetoric.
خلاصه ماشینی:
بحث و بررسي مختصري در شرح احوال و آثار محمّديوسف کلهر در مقدمۀ ديوان محمّديوسـف کلهر، اينگونه آمده اسـت : «محمّديوسف کلهرکرمانشاهي يا چنانکه خود نوشته است (کرمانشـاهي ) به يقين يکي از شـعرا و مترسـلان بي نظير عهد قاجار اسـت که در فن نثر و نظم از سـرآمدان روزگار خويش بوده است و آثار بجامانده از ايشان چنين نشان ميدهد که شاعر و نويسنده اي صاحب فضل و دانش بوده و در ادب و هنر، ذوق سـرشـار، توانمندي و آگاهي فراواني داشـته اسـت ؛ چندان که در عصـر خود از مترسـلان و دبيران مطرح پادشـاهان قاجار بوده اسـت و بسـياري از نامه هاي پادشـاهان ايران به بلاد عثماني و عربي و نيز سـران اروپايي را به رشـتۀ تحرير درمي آورده اسـت و بر بسـياري از کتب معتبر ادبي و غير آن ديباچه نگاشـته اسـت .
با بررسي انواع مختصات شعري يوسف نتايج زير حاصل شد: محمّديوسـف کلهرکرمانشـاهي از شـاعران زبردسـت مکتب بازگشـت ادبي اسـت که زبان شـعري او همانند بيشـتر شاعران اين عصر ساده ، روان ، پخته و البته متأثر از سبک خراساني و عراقي است .
Introducing the authors Abdolreza Naderifar: Assistant Professor, Department of Persian Language and Literature, Razi University, Kermanshah, Iran.
ir: Responsible author) Zeinab Heidarifard: Graduate of the Department of Persian Language and Literature, Razi University, Kermanshah, Iran.