چکیده:
نرخ ارز یکی از مهمترین متغیرهای مؤثر در نظامهای مالی است و شناسایی عوامل تعیین کننده آن میتواند موجب بهبود قابل توجهی در عملکرد اینگونه نظامها گردد. این مقاله یک مدل پولی ترکیبی از نرخ ارز را برای اقتصاد ایران پیشنهاد میکند که نسبت به مدلهای کلاسیک پولی نرخ ارز، از متغیرهای توضیحی بیشتری برخوردار است و در آن از دادههای سالانه دوره زمانی 1398-1358 و رویکرد یوهانسن استفاده شده است. با توجه به نتایج آزمون همانباشتگی در بلندمدت میتوان چنین استنباط کرد که متغیرهای اختلاف تولید ناخالص واقعی داخلی و اختلاف نرخ بهره اسمی تاثیر منفی و متغیرهای اختلاف نرخ تورم، اختلاف نقدینگی، قیمت واقعی نفت خام، اختلاف سهم مخارج دولت از تولید ناخالص داخلی و اختلاف بهرهوری بخش تجاری تاثیر مثبت بر نرخ ارز دارند. تاثیر مثبت اختلاف بهرهوری بخش تجاری بر نرخ ارز وجود اثر بالاسا – ساموئلسون را در ایران رد می کند. بر طبق تابع واکنش ضربه، با ایجاد یک تکانه به اندازه یک انحراف معیار بر متغیرهای مؤثر بر نرخ ارز، خود نرخ ارز بیشترین تأثیر را بر نرخ ارز دارد. نتایج آزمون تجزیه واریانس نیز حاکی از آن است که بیشترین توضیحدهی نوسانات نرخ ارز طی ۱۰ سال از سوی خود متغیر نرخ ارز است.
Exchange rate is one of the most important variables in financial systems and identifying its determinants can significantly improve the performance of such systems. This paper proposes a hybrid exchange rate monetary model for the Iranian economy that has more explanatory variables than the classical monetary exchange rate models and uses the annual data of the period 1398-1398 and Johansen's approach. According to the results of long-term co-integration test, it can be inferred that the variables of real GDP difference and nominal interest rate difference have a negative impact and the variables of inflation rate difference, liquidity difference, crude oil real price, government expenditure share of GDP and the productivity difference of the tradable sector has a positive effect on the exchange rate. The positive effect of the difference in the productivity of the tradable sector on the exchange rate denies the existence of the Balassa-Samuelson effect in Iran. According to the impulse response function, the exchange rate itself has the greatest effect on the exchange rate by creating an impulse equal to a standard deviation on the variables affecting the exchange rate. The results of the variance decomposition also indicate that the most explanation of exchange rate fluctuations during 10 years is the exchange rate variable itself.
خلاصه ماشینی:
براسـاس مورا و لیما (٢٠٠٧ ,Moura and lima)، معادله اقتصادسنجی الگوی پـولی نـرخ ارز بـا قیمـت های انعطاف پذیر به صورت زیر است : (به تصویر صفحه رجوع شود) که در آن ERt نرخ ارز اسمی، Mt عرضه پول داخلی، ∗Mt عرضـه پـول خـارجی، GDPt تولید ناخالص داخلی، ∗GDPt تولید ناخالص داخلی اقتصـاد خـارجی، it سـطح نـرخ بهـره واقعی داخلی، ∗it نرخ بهره واقعی خارجی را نشان میدهد (به غیر از نرخ بهره ، بقیه متغیرهـا به صورت لگاریتمی میباشد).
(به تصویر صفحه رجوع شود) با جایگزین کردن معادله (٢٣) در (٢١) رابطه نرخ حقیقی ارز به صورت زیر میشود: (به تصویر صفحه رجوع شود) با احتساب اثر تکانه های طرف تقاضا که به وسـیله مخـارج دولتـی نشـان داده مـیشـود (٢٠٠٠ ,chin) و تکانه تجاری که به وسیله قیمت نفت بیان مـیشـود ( ١٩٩٨ Amano and van ,Norden) ، معادله (٢٤) را میتوان به طریق زیر بسط داد: (به تصویر صفحه رجوع شود)) که -g-s- (∗g-s--) سهم مخارج دولت از تولید ناخالص داخلی در کشور خودی (خـارجی) و l-t-r-o--P-- قیمت واقعی نفت خام است .